Pages

پنجشنبه، مرداد ۱۸، ۱۳۸۶

يا زنجير يا خورشيد

شعری از علی ادیب

يا زنجير يا خورشيد

من مي روم تا بشکنم ديوار, يا زنجير يا خورشيد

ها! مي روم تا قلب جنگل زار, يا نخجير يا خورشيد

من مي روم با زوزه های باد, با اميد با فرياد

از بيدهای کوچه گی بيزار, يا انجير يا خورشيد

من مي روم گنگ است اينجا معنيي خورشيد هم مهتاب

هي! مي دوم, ها! مي روم بر "دار", يا تفسير يا خورشيد

من مي روم کافيست با من قصه ی کابوس يا مبهم

تا پيچ پيچ قصه ی گيتار, يا تدبير يا خورشيد

من مي روم تا بازيابم شهپر پرواز يا انسان

دل مي تپد در سينه چون بيمار, يا شبگير يا خورشيد

من مي روم با من مگو از قصه های يأس يا پوچی

ناميست بر اين سکه ی دينار, يا تزوير يا خورشيد

من مي روم اينجا غزل حبس است, تا کشمير تا يمگان

اين قافله خواب است, من بيدار, يا پامير يا خورشيد

من مي روم تا خانه ی خورشيد, حالا دير, اما سير

حيف است اينجا ماندن تکرار, يا تقدير يا خورشيد


(اديب, اسد 1386, کابل)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر