Pages

دوشنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۸۷

شوراي علما براي چه؟

نویسنده: حلیم سروش

دو-سه هفته كمتر و يا بيشتر است كه شوراي علماي افغانستان وكريم خرم وزير فرهنگ برخورد نارسيستي يا شيفتگانه/متنفرنانه‌ا‌ي‌ را با تولسي/پرينا به راه انداخته اند. برخوردي كه ضمن تاكيد بر منع و باز دارندگي از چيزي، نمايانگر نوع شيفتگي پارادوكسيكال به آن چيز است.

تولسي/پرينا نام‌هاي دو بازي‌گرِِ نقش اول زن در دو سريال جدگانه‌ي پرطرف دار هندي « زماني خشو -مادر شوهر- هم عروس بود » و « امتحان زندگي » است كه اين دو سريال طي سه سال در كابل و ساير شهرهاي افغانستان بينندگان و تماشاگرانِ بي‌شماري داشته است.

اكثريت مردم افغانستان امروزه از دست آوردهاي دنياي مدرن نظير تلويزيون و امثال آن محروم و در بند آب و نان اند، كودكان آن‌ها شايد با چشمان اشك آلود شب را گرسنه به روز مي‌آورند، هستند اما مردماني كه از بركت دعاي نيمه شبي علماي دين و تفسير متون ديني و از بركت اقتصاد بازار مسلح به سلاح ماهواره و ديش و كيبل و دست‌آوردهاي از اين قبيل اند، اين مردمان در رفاه كامل زندگي مي‌كنند و شب تا صبح تولسي و پرينا تماشا مي‌كنند و فلم‌هاي هاليودي و پرونوگرافي مي‌بينند.

هفته گذشته در يك نشستي شوراي علما و كمسيون بررسي تخطي‌هاي رسانه‌اي آخرين تصميم شان را گويا در رابطه با منع پخش سريال‌هاي هندي اعلام كرده اند. اين سريال‌ها از طرف آنان مخالف اعتقادات و باور‌هاي ديني-مذهبي مردم افغانستان تشخيص داده شده و تلويزيون‌ها از اين پس اجازه ندارند كه سريال‌هاي مخالف دين اسلام را به نشر برسانند.

اتخاذ اين گونه تصميم‌ها و اقدام‌ها در افغانستان چند سال است كه جاي تعجب ندارد، اصلا مدت‌ها است كه هيچ اتفاق از اين دست در اين كشور تعجب برانگيز نيست، نه جلوگيري از رشد و توسعه رسانه‌ها و آزادي بيان و بي احترامي به قوانين اين كشور توسط نهادي كه جايگاه قانوني آن معلوم نيست، نه باج ستاني طالبان؟ از دولت آقاي كرزي، نه حيف و ميل مليون‌ها دالر كه بابت بازسازي و توسعه افغانستان خراب شده طي اين شش سال اختصاص داده شده بود، نه دخالت كشورهاي هم‌سايه و دولت‌هاي ديگر در امور افغانستان و نه هم تشويق و تكريم و اهداي جايزه‌هاي به رييس جمهوري كه هيچ كاري نكرده است.

از اين‌كه كريم خرم بلاي نازل شده از كدام بلاد و سرگرم كدام ماموريت است اين موجود عجيب الخلقه مي‌گذريم و از اين‌كه منع پخش اين سريال‌ها به لحاظ سياسي چه بازي‌هاي را در پشت صحنه به همراه دارد و چه پيامدهاي را مي‌تواند در پي داشته باشد، هم صرف نظر مي‌كنيم. اما به انگاره‌ مهمي كه در اين ميان بيشتر از همه مي‌تواند تاثير گذار بر اين مساله باشد به‌طور فشرده اشاره مي‌كنيم كه همانا تاثرگذاري دين و مذهب و سوي استفاده از آن، از طرف افراد و گروه‌هاي است كه با راهبردهاي كنايي اغواگرانه‌ي شان همواره از مردم اين سرزمين بهره برده اند. شوراي علماي افغانستان و آناني كه خود شان را ضامن سعادت دنيا و آخرت مردم مي‌دانند، با راه اندازي بازي‌هاي تراژيك/كوميك از اين سان، سال‌هاي سال مردم افغانستان را در جهت دست يابي به منافع و مقاصد خود ساخته‌ي شان از مجاري دين و مذهب استفاده كرده اند.

در طي اين چند سال نهايت تلاش و سعي شوراي علما در سركوبي رسانه‌هاي آزاد و آزادي بيان بوده است. شوراي علما خيال مي‌كند كه با پخش سريال‌هاي كه در آن زنان بدون رو سري در صفحه تلويزيون ظاهر مي‌‌گردند، شريعت اسلامي خدشه دار شده و مردم به فساد اخلاقي و بدبختي و تباهي كشانيده خواهند شد. علماي كرام انگار مي‌كنند كه در اين ميان آنان هستند كه با برخورد‌هاي نارسيستي شان به اسلام ومسلمانان خدمت مي‌كنند و شريعت محمد را براي پيروان او در زمين خدا پياده مي‌كنند. شوراي علما خيال مي‌كند كه با پا گذاشتن روي ارزش‌هاي قانوني و ناديدن حقوق شهروندان، كار بس ستركي براي دست‌‌رسي به سعادت اخروي و دست يابي به بهشت و نعمات بهشتي انجام داده اند.

علماي كرام كه به شدت شيفته‌ي سينه‌هاي سفيد و پستان‌هاي تا نيمه نمايان بازي‌گران سريال‌هاي اند كه از طرف آنان مخالف شرع اسلام و باورهاي سنتي/قبيله‌اي مردم نمايانده مي‌شود. نوع برخورد با چگونگي منع پخش اين سريال‌ها و لحن و بيان نارسيستي و شيفتگانه‌ي علما كه فقط از موي و روي و تن نيمه برهنه بازي گران زن مي‌گويند، مي‌تواند دليلي بر اين ادعا باشد كه آنان ضمن مخالفت درصد بالاي هم لذت مي‌برند از تماشاي اين سريال‌ها، چون آن‌هايند كه وقت كافي و امكانات لازمِ دارند براي تماشاي فلم و سريال و اكثريت فقير و گرسنه كه فقط به فكر نان اند و در خيال زنده ماندن.

شوراي علما بايد بداند كه با موجوديت قوانين نافذه و با وجود مراجع قانون‌گذاري و قضايي، نمي‌توانند براي مردم تعيين تكليف كنند، آنان بايد بدانند كه اين وظيفه مراجع قانون‌گذاري و قضايي كشور است كه با وضع قوانين براي شهروندان جهت تعيين مي‌كنند و نظم جامعه را به‌سامان مي‌‌نمايند و نيز اين مردم هستند كه مي‌توانند تشخيص دهند چه چيز به نفع شان است و از چه چيز هم بايد دوري گزينند.

شوراي علما بايد بداند كه به اين سادگي‌ها نمي‌شود سنجش‌گر معيار خوبي/بدي در ميان مردم و درستي/نادرسي اخلاق آن‌ها بود، زيرا مرزبندي ميان درستي/نادرسي و اخلاقي/بي‌اخلاقي كاري روضه خوان‌ها و مداح‌ها و مفتي و محتسب نيست، نه هر شيخ و مفتي و محتسب و مولوي و آيت‌‌الله مي‌تواند عالم دين باشد و نه آناني كه وكيل مدافع دين و مذهب و نفي كننده واقعيت‌هايند مي‌توانند نماينده حقيقت و فراتر از قانون باشند.

به راستي تا زماني كه اين قشر يعني آناني كه خودشان را جانشينان بي بديل و برحق خدا در زمين مي‌دانند، بر سرنوشت مردم حاكم باشند و تا زماني‌كه به قول نيچه « تهمت زنندگان و مسموم كنندگان زندگي چيزهاي به دروغ بيافرينند و مردم را به‌كارهاي ننگ آور وادار كنند، » مردم ما هرگز سعادت و نيك بختي را در آفت‌كده شان تجربه نخواهند كرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر