Pages

جمعه، مرداد ۰۴، ۱۳۸۷

پاکستان از جان ما چه می خواهد؟

نویسنده:‌ سید ضیا قاسمی

اگر در جوار خانه­ ما همسایه­ای ساکن باشد که مدام ما و خانواده­مان را مورد آزار و اذیت قرارداده و برای­ ما مزاحمت خلق کند و به هیچ عنوان هم از کارهایش دست بردار نباشد، آخرین کاری که ما می­توانیم این است که خانه­مان را تغییر داده و به جای دیگری نقل مکان کنیم. این آخرین راه حل معقول و عملی برای خلاصی از شر چنین همسایه­ای هست. اما اگر کشور ما دارای چنین همسایه­ای باشد چه کار می توانیم بکنیم؟ آیا می توانیم کشورمان را از جای فعلی­اش برداشته در نقطه دیگری از کره زمین بگذاریم و در جفرافیای دیگری با کشورهای دیگری همسایه شویم؟

سابقه دخالت­های گسترده مستقیم و غیرمستقیم همسایه­ای به نام پاکستان در کشور ما و آزار و اذیت­هایی که ملت ما از این همسایه متحمل شده فراتر از عمر من و عمر نسل من است. در زمانی که افغانستان مورد هجوم ارتش سرخ قرار گرفت، پاکستان با استفاده از وضعیت پیش آمده و در پوشش کمک به مبارزه مردم افغانستان بر ضد اشغالگران به ایجاد و تحکیم زمینه­های نفوذ و دخالت­های بلند مدت خود در افغانستان پرداخت.

در همان زمان هم می­شد با اندکی دقت به نیت سوء پاکستان و عدم صداقت این کشور در گفتار و کردارش پی برد. تفرقه­اندازی­های عوامل اطلاعاتی و استخباراتی پاکستان در صفوف مجاهدین که به صورت درگیری­های داخلی بین احزاب جهادی بروز می­کرد از نمونه­های اقدامات سوء پاکستان در آن برهه است. پاکستان تمام کمک­های تسلیحاتی و نقدی و جنسی جهانیان به مردم افغانستان را در اختیار گرفته و حجم زیادی از آن را به مصارف خود می­رساند. آن مقداری را هم که می­خواست به مقصد اصلی­اش برساند، به صورت گزینشی به احزاب و گروه­ها تقسیم ­کرده و بیشتر آنها را به سمت آنکه خود می­خواست کانالیزه می­کرد.

اینها علاوه بر امکاناتی بود که خود مستقیم به عنوان پاداش و کمک به جهت همراهی با مبارزه مردم افغانستان از جامعه جهانی دریافت می­کرد و جایگاه سیاسی و نظامی و اقتصادی خود را استحکام می­بخشید. اینکه پاکستان امروز دارای سلاح اتمی است درصد بالایی از آن پاداش شراکت پاکستان در مقابله مردم افغانستان با کمونیسم است.

اقدامات پاکستان در دوران بعد از خروج روس­ها و سقوط حکومت داکتر نجیب و حجم مداخلاتش در دوران جنک­های داخلی و تجاوز آشکارش در قالب گروهک طالبان بر هیچ کسی پوشیده نیست. در دوران طالبان آنها دست به تاراج گسترده منابع افغانستان زدند. معادن ما را تصفیه ناشده در توبره­شان انداخته و بردند. موزیم­های ما را غارت کردند. جنگل­های ما را برهنه کردند و حتی از استخوان­های ما نیز نگذشتند.
امروز هم امواج شدید ترور، انتحار و دهشت افکنی ارمغان همسایگی پاکستان برای دوران بازسازی افغانستان است.
در صد بالایی از بلایایی که امروزه مردم افغانستان با آنها دست به گریبان هستند، بلایایی مانند اختلافات قومی و زبانی، ناامنی، رواج کشت مواد مخدر، عدم تثبیت زیربناهای توسعه اقتصادی و اجتماعی و ... همه و همه از اقدامات بداندیشانه پاکستان نشأت می­گیرد. به راستی پاکستان از جان ما چه می­خواهد؟ چرا با مردمی که جز خیر برای­شان نداشته چنین معامله­ای را در پیش گرفته­اند؟

رؤیای تنبیه کردن پاکستان آرزوی اکثریت مردم افغانستان است اما دولت­ افغانستان نه به لحاظ امکانات نظامی و نیروی انسانی توان مقابله با پاکستان را دارد و نه به لحاظ دیپلوماسی توانایی همراه کردن افکار جامعه جهانی با افغانستان و برانگیختن اعتراض مجامع جهانی به پاکستان را دارد.

اگرچه در چنین شرایطی تحقق این رؤیا غیرممکن است اما محال نیست. در صورتی که مردم ما از تمامی اقوام و اقشار بر این خواسته به جد متفق باشند و اگر دولت ما از تمامی امکانات و مکانیسم­های موجود در سیاست جهانی برای برآوردن خواسته­های به حق مردمش استفاده کند، تنبیه پاکستان که از نقاط ضعف بسیاری هم رنج می­برد کار چندان دشواری نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر