Pages

چهارشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۷

به یاد مزاری


بیست و دوم حوت باز فرارسید. در سال 1373 گروه تازه به قدرت رسیده ی طالبان در این روز عبدالعلی مزاری، مبارز آزادی خواه را به شکل ناجوانمردانه یی به قتل رسانید. مزاری برای مردم هزاره معنای زیادی دارد؛ این مرد اسپارتاکوس مردم هزاره و برده ی عصیانگر ملت افغانستان بود. او یک چریک دلیر و یک رهبر صدیق بود. آیا زن هزاره قادر خواهد بود تا باز مزاری دیگری بزاید؟ اگر این کار را نکند، به نگاه من رفتن راهی که مزاری گشود هم کافی خواهد بود تا قیام تاریخ سازش به یک قعود شرم آور تبدیل نشود. شعر بشیر رحیمی می تواند زبان حال بسیاری ها از جمله خودم درباره ی آن مرد بزرگ باشد:

هردم شهید می شوی، ای تا ابد شهید
«محمد بشیر رحیمي»

آه ای همیشه وسوسه ی واژه های من
هر لحظه، ذوق گفتن شعری برای من

هر روز، چشمهای مرا، میزنی کلید
هر لحظه، در برابر من می شوی شهید

هر روز، تکه تکه، شده تازه می شوی
در خلق، بیش و بیشتر، آوازه می شوی

روح تو چشمه ای است که در خاک جاری است
روحی که خاک در جریانش، بهاری است

ادامه ی شعر...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر