Pages

شنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۹

سنگسار، اعتراض ناب



هنر، «تقوايِ عاطفه و احساس است»، بنابراين با هنر مي​توان احساسِ عاطفه​يِ سرشار ازگناهِ افغاني​را تطهير کرد. هدف من از روي​آوردن به به موسيقي يک هدفِ اخلاقي است:پالايشِ احساس و عاطفة اين جامعه از گناهِ تاريخي.» بی تردید، فاصله​گيريِ از اين ابتذال بدون تغيير نگرشِ اساسي نسبت به هنر امکان ندارد. يگانه راه آن است که مضامينِ اخلاقي ​ را در پيکربنديِ هنري وارد کنيم. يعني به جاي "افغان" "افغان" و "دلبرک" "دلبرک"، "کابل​جان"، "کابل​جان" و اين​چيزها، بايد ايده​هايِ جدي تر و انساني​تر ​را طرح کرد؛ ايده​هايِ که باورهايِ اسياسيِ​ جامعه​را به چالش مي​کشند و در آن «کابل فقط "جان" نيست، شهرِ خون و فاجعه نيز هست.» . من براي کارهايم مضامينِ روشنفکرانه انتخاب کرده​ام. مي​توانم از آهنگِ سنگ​سار نام ببرم. در آهنگِ سنگ​سار، کوشش کرده​ام به مخاطبانم بگويم که سنگ​سارِ قانونِ ازلي نيست، اين قانون​را آدميان ساخته​اند. روزي اين سنگ​ها تمام خواهند شد، روزي کذب و خطاي «حرف​هايِ رنگارنگ» و سرشار از «نيرنگ» کسانی که از سنگ​سار قانونِ کنترل ساخته و اين دريافتِ خطاي شان را به خدا نسبت مي​دهند، برملا خواهد شد. ادامه مطلب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر