(از شماره یازدهم هفته نامه «قدرت»)
موسی احمدی
برگشت «طالبان»، به عنوان یک کابوس وحشتانگیز، به نوعی جنگ روانی با مردم افغانستان تبدیل شده است. این جنگ روانی، به هر مقصدی باشد، هیچ پیامد نیکو و امیدبخشی را نوید نمیدهد. فرقی نمیکند که مرکز رهبری این جنگ دالانهای ریاستجمهوری باشد یا ادارهی امور، سازمان استخبارات پاکستان باشد یا بخش پشتوی بیبیسی. تنها توجیه و تنها پیامدی که در عقب این جنگ روانی قابل تصور است، پخش سراسیمگی و وحشت غرض بیچاره ساختن مردم و برگشت دادن آنان به خاطرههای هراسانگیز گذشته است. سخنان آصف زرداری، رییس جمهور پاکستان در فرانسه مبنی بر شکست نیروهای بینالمللی در برابر «طالبان» نیز بخشی از همین جنگ روانی است.
چرا از «طالبان» تبلیغ میشود؟
«طالبان» نه از لحاظ ایدئولوژیک مایهای برای افتخار دارند و نه از لحاظ سیاسی و رفتاری. بنابراین، باید پرسیده شود که دلیل این همه تبلیغ از «طالبان» و بوق زدن غرض شکست ناپذیری و یا برگشت پیروزمندانهی آنان برای چیست؟ ... اگر پاکستان از تبلیغات خود اهداف استخباراتی داشته باشد، منادیان افغانی «طالبان» از تبلیغات و یا خوشحالیهای خود از برگشت «طالبان» چه هدفی دارند؟ ... «طالبان» برگردند که چه کار کنند؟ ... اساساً چه افتخار و یا چه توجیهی از برگشت «طالبان» برای همهی مردم افغانستان و یا برای منادیان برگشت آنان در حلقهی سیاستهای انحرافی کشور وجود دارد؟ ...
«طالبان» افسانهای شده اند برای مصروفیت ذهنهای همه. ظاهراً به گونهای وانمود میشود که گویی دنیا از این غول جادویی به هراس افتیده است، اما همه میدانند که این هراس بیشتر برای سرگرم نگاه کردن ما و خود شان است نه برای اینکه واقعاً این غول دست و پنجهای ناشکن داشته باشد. این سخن بیشتر برای کسانی مفهوم است که با نحوهی جنگ و جهاد «طالب»ی آشنایی دارند و میدانند که در عقب ماسکهای «جهاد» و «استشهاد» و «حکومت خدا» و «رضایت پروردگار» چه دستهایی دیگر نیز میتواند مشغول کارگردانی و مدیریت باشد.
افسانهی «طالب»ی حامل چه رازی است؟
..................
(ادامه مطلب در .....)
موسی احمدی
برگشت «طالبان»، به عنوان یک کابوس وحشتانگیز، به نوعی جنگ روانی با مردم افغانستان تبدیل شده است. این جنگ روانی، به هر مقصدی باشد، هیچ پیامد نیکو و امیدبخشی را نوید نمیدهد. فرقی نمیکند که مرکز رهبری این جنگ دالانهای ریاستجمهوری باشد یا ادارهی امور، سازمان استخبارات پاکستان باشد یا بخش پشتوی بیبیسی. تنها توجیه و تنها پیامدی که در عقب این جنگ روانی قابل تصور است، پخش سراسیمگی و وحشت غرض بیچاره ساختن مردم و برگشت دادن آنان به خاطرههای هراسانگیز گذشته است. سخنان آصف زرداری، رییس جمهور پاکستان در فرانسه مبنی بر شکست نیروهای بینالمللی در برابر «طالبان» نیز بخشی از همین جنگ روانی است.
چرا از «طالبان» تبلیغ میشود؟
«طالبان» نه از لحاظ ایدئولوژیک مایهای برای افتخار دارند و نه از لحاظ سیاسی و رفتاری. بنابراین، باید پرسیده شود که دلیل این همه تبلیغ از «طالبان» و بوق زدن غرض شکست ناپذیری و یا برگشت پیروزمندانهی آنان برای چیست؟ ... اگر پاکستان از تبلیغات خود اهداف استخباراتی داشته باشد، منادیان افغانی «طالبان» از تبلیغات و یا خوشحالیهای خود از برگشت «طالبان» چه هدفی دارند؟ ... «طالبان» برگردند که چه کار کنند؟ ... اساساً چه افتخار و یا چه توجیهی از برگشت «طالبان» برای همهی مردم افغانستان و یا برای منادیان برگشت آنان در حلقهی سیاستهای انحرافی کشور وجود دارد؟ ...
«طالبان» افسانهای شده اند برای مصروفیت ذهنهای همه. ظاهراً به گونهای وانمود میشود که گویی دنیا از این غول جادویی به هراس افتیده است، اما همه میدانند که این هراس بیشتر برای سرگرم نگاه کردن ما و خود شان است نه برای اینکه واقعاً این غول دست و پنجهای ناشکن داشته باشد. این سخن بیشتر برای کسانی مفهوم است که با نحوهی جنگ و جهاد «طالب»ی آشنایی دارند و میدانند که در عقب ماسکهای «جهاد» و «استشهاد» و «حکومت خدا» و «رضایت پروردگار» چه دستهایی دیگر نیز میتواند مشغول کارگردانی و مدیریت باشد.
افسانهی «طالب»ی حامل چه رازی است؟
..................
(ادامه مطلب در .....)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر