Pages

دوشنبه، تیر ۳۱، ۱۳۹۲

توسعه پایدار و نقش جوانان در توسعه پایدار در افغانستان، بخش سوم



در پیوند با دو نوشته ی پیشین، این بخش از رشته نوشته های کوتاه پیشنهادی "توسعه پایدار و نقش جوانان در توسعه پایدار در افغانستان" را برایتان می نگارم. در این بخش به سومین بخش توسعه پایدار، اجتماع، می پردازیم.
من قصد ندارم به مسئله توسعه پایدار از نگاه علمی آن بپردازم. فکر می کنم نوشتن، بسیج کردن افراد و فهرست کردن ایده ها و فعالیت ها می توانند در گام نخست سازنده تر و ارزشمندتر از برخورد دانشگاهی با این مسأله باشد، به ویژه در کشور ما که هیچ فعالیت چشمگیری برای توسعه پایدار صورت نگرفته است. از این رو تنها مثل دو نوشته قبلی به فهرستی از فعالیت ها می پردازیم تا بتواند ایده ای عمومی برای جوانان ببخشد.
دیدیم که راه های گوناگون سالمی برای درگیرسازی جوانان در امور اقتصادی و حفظ و مراقبت و بهبود محیط زیست در کشور وجود دارد. فهرستی از پیشنهادی فشرده که می توانند به صورت صلح آمیز سهم گیری جوانان را در دو بخش نامبرده بالا ببرند.
هر گاه در بافت توسعه پایدار سخن از اجتماع به مثابه ی یکی از اجزای اصلی تاثیرگذار و تاثیرپذیر به میان می آید، منظور فعالیت های اجتماعی، حرکت های اجتماعی، کنش های اجتماعی، تعاملات اجتماعی و مدنی را در بر می گیرد. گروه های فعال اجتماعی، نهادهای اجتماعی-مدنی و فرهنگی و هنری، سازمان های حمایت از حقوق زنان، جامعه مدنی، حقوق بشر و سازمان هایی از این دست با چنین فعالیت هایی، سازمان های تشکیل دهنده اجتماع هستند. هر چند، خانواده نخستین سازمان اجتماعی است که فرد در آن پرورش می یابد و رشد می کند.
پیشنهادهایی که می توان از رهگذر آنها و از طریق سازمان ها و نهادهای اجتماعی-مدنی به بهبودی اجتماع و حرکت های اجتماعی سالم و سازنده دست یازید (که به اجتماع به عنوان یکی از پایداری ها کمک کند) در پایین آورده می شود.
·         تشکیل حرکت های مدنی با هدف سازندگی و بالا بردن نقش جوانان
·         ایجاد سازمان ها، نهادها، گروهک ها، انجمن های جوانان با هدف بالا بردن نقش جوانان
·         برگزاری سمینارها، کارگاه های آموزشی ظرفیت سازی و گفتگوها و گردهمایی ها در مورد نقش جوانان در اجتماع سالم و سازنده
·         تداوم حرکت های مدنی سالم و سازنده ی گذشته با هدف بالابردن سهم جوانان در سازندگی و توسعه پایدار
·         انجام برنامه های خدمات اجتماعی همچون نهال شانی، دیدار بیماران، کمک به نیازمندان، زندگی چندروزه با خانواده های فقیر، پاک کاری شهر و از این دست فعالیت ها
·         ایجاد استراتژی جوانان و توسعه پایدار
·         روی دست گرفتن برنامه های ایجاد صلح و پرورش فرهنگ عدم خشونت در کشور
·         رقابت های ورزشی با هدف ترویج فرهنگ های سالم و سازنده با حضور محوری جوانان
·         تدویر برنامه های فرهنگی و رویدادهای هنری و اجتماعی با حضور جوانان به منظور مشارکت بیشتر جوانان در این عرصه ها
·         بالا بردن ظرفیت زنان و پشتیبانی همه جانبه از حضور زنان در اجتماع و فعالیت های آنها
·         گفتگوهای سازنده میان نسل جوان و نسل پیر با هدف درگیرسازی جوانان در روندهای فرهنگ سازی و اجتماع پروری
·         و غیره
اینها تنها چند نمونه کوتاه پیشنهادی برای حضور بیشتر جوانان، فعالیت آنها در راستای توسعه پایدار از طریق ایجاد جامعه ای بهتر و پویاتر می باشد.

توسعه پایدار پدیده ای نیست که به چند فعالیت خلاصه محدود شود چرا که جامعه و توسعه یافتگی دامنه ای چنین کوچک ندارد. فهرستی از همه ی فعالیت های سازنده ی اجتماعی با هدف توسعه پایدار اجتماعی نیاز به زمان فراوان و همکاری گروهی دارد. در صورت احساس نیاز خوانندگان می توان فعالیت های دیگر را نیز فهرست کرد. 

چهارشنبه، تیر ۲۶، ۱۳۹۲

توسعه پایدار و نقش جوانان در توسعه پایدار در افغانستان، بخش دوم


در این بخش دنباله ی بحث را می گیرم و به بخش اقتصادی و حضور و نقش جوانان در توسعه پایدار افغانستان از رهگذر اقتصاد می پردازم. هر چند، آمار و ارقام دادن و تحلیل اقتصادی برای بیرون رفت از چالش های اقتصادی کار من نیست و بیرون از دایره ی این مقاله، گر چه حتا اقتصاددانان جهان را بیرون رفتی ندارند، می باشد.
فرصت های اقتصادی فراوانی در کشور ما وجود دارد؛ فرصت هایی چون سرمایه گذاری در بخش معادن، سرمایه گذاری در بخش محیط زیست و منابع طبیعی، سرمایه گذاری و کار در عرصه کشاورزی، ساخت کارخانه های صنعتی تولیدی (تولید در هر زمینه)، سرمایه گذاری در زمینه برق و بندهای آب، و در کل سرمایه گذاری در زمینه های زیرساخت های اقتصادی کشور.
اما پرسش اینجا است که سهم جوانان در این راستا چیست؟ جوانان به خاطر دسترسی کمتر، و گاه عدم دسترسی، به منابع پولی و سرمایه گذاری، با وجود پیشنهاد طرح ها و ایده های عالی، نیرو و اندیشه هایشان ره به جایی نمی برد و تلف می شوند.
چند راه پیشنهادی برای جوانانی که علاقمند به توسعه پایدار از رهگذر اقتصاد هستند. هر چند، راه ها ممکن است ساده به نظر برسند، اما بسیار دشوار خواهند بود.
1.      با وجود از میان رفتن اعتماد و باور جمعی به یکدیگر، سازمان های خاص اقتصادی جوانان که در آن مرکزیت به دست جوانان باشد ایجاد گردد. این سازمان ها در کنار تولید اندیشه های اقتصادی و بازاری، می توانند زمینه های کاریابی را فراهم سازند.
2.      کاریابی، کارآفرینی و زمینه سازی برای کار توسط جوانان برای جوانان
3.      استخدام جوانان به عنوان نیروی کار متخصص و کارشناس
4.      زمینه تحصیل دانشجویان در رشته های اقتصادی
5.      زمینه سازی و ارائه فرصت های تحقیقی و مالی برای جوانان در عرصه ی اقتصاد
6.      ایجاد باشگاه های جوان اقتصادی
7.      پوشش خبرهای اقتصادی توسط جوانان و ایجاد باشگاه های خبری جوان اقتصادی
8.      برگزاری سمینارهای علمی اقتصادی برای درگیرسازی هر چه بیشتر جوانان در عرصه های سازنده ی اقتصادی
9.      ایجاد شبکه های جوانان برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور از طریق حضور جوانان مانند "گروه اقتصادی جوانان افغانستان"، "جوانان اقتصاددان موفق" و غیره
چالش های جوانان در عرصه ی اقتصادی بی شمارند. اما به صورت عموم می توان بیکاری، وجود روابط بر ضوابط در یافتن کار، عدم پشتیبانی از طرح های اقتصادی جوانان، عدم اعتماد به جوانان به عنوان مدیران و گردانندگان موفق جامعه، دخیل بودن و جو زده بودن بیش از حد جوانان کشور در دنیای سیاست، وابستگی زیاد به پول ها و کمک های خارجی و از این دست باعث شده تا جوانان کمتر دارای اندیشه خلاق باشند. اقتصاد از دست جوانان بیرون رفته چرا که زمینه های نامبرده شده در بالا عرصه را بر آنها تنگ کرده است.
به دنبال راه های تازه بودن، آموزش خلاقیت و منتقدانه اندیشی نیز از جمله راه هایی است که می تواند جوانان را در عرصه های اقتصادی و زمینه های پول سازی درگیر سازد. 

شنبه، تیر ۲۲، ۱۳۹۲

توسعه پایدار و نقش جوانان در توسعه پایدار در افغانستان


توسعه پایدار و نقش جوانان در توسعه پایدار در افغانستان، بخش اول

در کشور من به جوانان به دیده ی عنصری نیرومند، خلاق، شوخ، کم حوصله و گاه ویرانگر نگریسته می شود. جوانان کشور ما پس از یازده سپتامبر 2001 به بادی به هر سو مبدل شده است، هر قدرتمند و زورداری از آنها به عنوان ابزاری برای دفاع، رسیدن به اهداف، ویرانگری و مقاصد دینی و سیاسی استفاده کرده است. هر چند، جوانان خود دستاوردهای چشمگیری در عرصه های سازندگی مانند اقتصاد، کشاورزی، سیاست(؟)، و تغییرات اجتماعی داشته اند.

چندی پیش در مورد "تغییر اجتماعی از رهگذر رسانه های اجتماعی، با تمرکز بر نقش جوانان در تغییرات اجتماعی-سیاسی" در جایی سخنرانی داشتم. در آنجا از تغییرات به دست آمده، هماهنگ سازی ها، بسیج شدن ها و پیکارهای اجتماعی سازنده از طریق رسانه های اجتماعی صحبت کردم و گفتم که جوانان رفته رفته جایگاه و پایگاه خود را در میان دیگر قشرهای اجتماع به دست می آورند و نشان می دهند که سازنده ی افغانستانی بهتر خواهند بود، اگر سیاستمداران امروز ما بگذارند.

یکی از بخش هایی که همیشه برای من شگفت انگیز بوده و از پاسخ مناسبی برایش نیافته ام، نقش جوانان در توسعه پایدار است. توسعه پایدار با تعریف های گوناگونی که دارد، از "توسعه پايدار يا Sustainable Development در حقيقت ايجاد تعادل ميان توسعه و محيط زيست است" گرفته تا "توسعه متعادل با در نظرداشت محیط زیست، اجتماع، اقتصاد و رشد اقتصادی". روی هم رفته، توسعه پایدار به چهار گونه دسته بندی می شود: پايداري در منابع طبيعي، پايداري سياسي، پايداري اجتماعي و پايداري اقتصادي.

با در نظر داشت همین چهار پایداری نگاهی کوتاه به نقش جوانان در ایجاد توسعه پایدار از رهگذر توسعه محیط زیست می خواهم داشته باشم. از منابع طبیعی و محیط زیست آغاز می کنم. امروز گرم شدن آب و هوا و کم شدن دسترسی عادلانه و مناسب به منابع طبیعی به یکی از بزرگترین مسائل جهانی مبدل شده که نگرانی های انسان ها را برانگیخته است. محیط زیست و تغییرات حاصل در آن آفریده ی دست بشر است. جوانان در راستای ایجاد کشوری بهتر و نقش بازی کردن در توسعه پایدار راه های گوناگونی دارند. به سخن دیگر، راه های گوناگونی وجود دارد که جوانان بتوانند در توسعه پایدار افغانستان نقش بازی کنند. یکی از این راه ها، آموزش جوانان و تجهیز آنها به دانش ابتدایی در مورد محیط زیست است. این دانش را می توان از طریق مکاتب، دانشگاه ها، مراکز آموزشی، کارگاه های آموزشی خاص در مورد محیط زیست و بحران های زیست محیطی در جهان تدریس شود تا دانش جوانان در این راستا بالا برود.

کمپاین ها و پیکارهای آنلاین و آفلاین نیز از جمله ابزارهایی است که می توان از طریق آنها دانش و آگاهی عامه و به ویژه جوانان را در مورد خطرات زیست محیطی احتمالی در آینده ی نزدیک آگاه ساخت و از آنها خواست تا بخشی از تغییرات سازنده و مثبت در اجتماع خود باشند. پیکارهای آنلاین از طریق رسانه های اجتماعی خود یکی از بهترین گزینه ها است. جوانان را باید آگاهی داد و از آنها خواست از طریق رسانه های اجتماعی نامدار مانند وبلاگ، فیسبوک، تویتر و دیگر شبکه های پرکاربرد اجتماعی دست به آگاهی دهی عمومی بزنند و از مسوولان و مقامات بخواهند که به محیط زیست توجه بیشتری داشته باشند.

تشکیل گروه های خورد و کلان داوطلب و رضاکار در راستای ایجاد فضای سبز و فرهنگ تنفس بدون آلودگی نیز از دیگر راه هایی است که می توانند جوانان را در توسعه پایدار از طریق ایجاد محیط زیست سهیم بسازند. با سپاس، نهادهای رضاکار و داوطلب زیادی در کابل و ولایت های بزرگ در راستای ایجاد فضای سبز، فرهنگ صلح، دوستی پایدار و فعالیت های سالم مدنی تلاش می کنند. گر چه هنوز نیاز بیشتری به این نهادهای خودجوش، اما همکار احساس می شود.

باید کارگاه های آموزشی از سوی جامعه بین المللی برای آگاهی دهی جوانان و مردم به راه انداخته شود تا جوانان در آنها سهم بگیرند و آموزش ببینند. کارگاه های آموزش بسیاری وجود داشته اما در راستای توسعه پایدار کمتر توجهی صورت گرفته است، به ویژه درگیرسازی جوانان در توسعه پایدار به عنوان بزرگترین نیروی انسانی کشور.

دانشگاه ها و مکاتب نیز برنامه های آموزشی، کمپاین های مردمی  و دانشجویی برای توسعه پایدار از طریق ایجاد محیط زیست سالم و سبز نیز از دیگر راه هایی است که می توانند مثمر ثمر باشند. البته ایجاد رشته های محیط زیست، توسعه پایدار با رویکرد پرداختن به توسعه ی اجتماعی-اقتصادی پایدار نیز از نیازهای مهم جوانان برای درگیر شدن در راستای توسعه پایدار می باشد.
روی هم رفته، توسعه پایدار، همان گونه که اجزا و انواعش در بالا نامبرده شد، بستگی به تلاش، سرمایه گذاری مناسب، استفاده ی بهینه از نیروی انسانی مستعد و دانش آموخته و به ویژه جوانان دارد. توجه بیشتر به درگیرسازی جوانان در بخش های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی می تواند زمینه را برای توسعه پایدار کشور فراهم آورد. 

پنجشنبه، تیر ۱۳، ۱۳۹۲

اعلامیه مشترک اتحادیه سراسری شهمامه و صلصال و پایگاه خبری حقوق بشر در افغانستان

لوگوها: پایگاه حقوق بشر در افغانستان و اتحادیه سراسری شهمامه و صلصال در سویدن
شهر کویته، شنبه شب تاریخ 30 جون 2013 ساعت 7 شام  به وقت محلی شاهد انفجار خونین، واقع در چهار راه بلخی که در چند قدمی حسینیه ابوطالب واقع علی آباد بود و با تاسف فراوان، باز هم هزاره های کویته قربانیان این حادثه هستند و حمله هی تروریستی سیستماتیک بر هزاره ها در کویته پاکستان در حقیقت یک نسل کشی تمام عیار است که از سوی جامعه جهانی این واقعیت تاریخی را نادیده گرفته شده است.
در 30 جون 2013 بیش از 30 نفر کشته و 60 نفر زخمی شده اند که در این میان زنان و کودکان نیز شامل اند.
در همین حال آخرین کشتار وحشیانه مردم هزاره، در تاریخ 16 فبروری سال 2013 بیش از 300 مرد، زن و کودک در یک بمب گذاری بزرگ در شهر کویته ی پاکستان کشته و زخمی شدند.
این حمله به دنبال حمله ای مشابه بود که یک ماه پیشتر آن در دهم جنوری 2013، بیش از 100 تن از مردم هزاره در همین شهر کشته شدند.
در طی چند سال گذشته، فقط در پاکستان بیش از هزار تن از مردم بیگناه هزاره در جریان حملات
مشابه تروریستی از سال 2004 بدین سو به قتل رسیده اند که لشکر جنگوی مسوولیت اکثریت آن را بعهده گرفته اند.
در گزارش های منتشر شده از محل حادثه  فرد بمب گزار با بایسکل اش، مواد انفجاری کافی را در محل حادثه رسانده و در میان مردم که در حال خرید و رفت و آمد بودند منفجر ساخته است.
لشکر جنگوی با طراحی حملات، مکان و محل های هزاره نشین، مکان های تحصیلی، مکاتب، شفاخانه ها، مردم هزاره را شناسایی کرده و بعدآ حملات وحشیانه را راه اندازی میکنند.
 بار ها رسانه ها اعلام کرده اند که حکومت پاکستان در عقب همچو حملات بوده و در واقع یک تلاش غیر انسانی برای حذف کامل مردم هزاره از پاکستان است.
هزاره  ها بیش از صد سال است که در پاکستان زندگی میکنند و بخشی از نیروی مولد در سیستم ها و نهاد های انکشافی بشری و اقتصادی پاکستان محسوب میشوند.
قتل عام هزاره ها در پاکستان بدلایلی نامعلوم ادامه دارد و پشینه قتل عام های هزاره ها در افغانستان ریشه دارد و بار ها حکومت های قومی در افغانستان دست به نسل کشی هزاره ها زده اند.
 از آنجائیکه انفجار انتحاری دیشب بالای افراد ملکی و مردم هزاره صورت گرفته است قوانین ملی و بین المللی بشردوستانه (کنوانسیون های ژنیو) به شدت نقض گردیده و اتحادیه سراسری شهمامه و صلصال و پایگاه حقوق بشر در افغانستان، کار برد انفجارات، حملات انتحاری واستفاده از دیگر تکتیک های نظامی در محلات ملکی که سبب کشتن و زخمی  کردن افراد ملکی میگردد آنرا خلاف تمام موازین و قوانین بین المللی دانسته و با شدیدترین لحن ممکن محکوم میکند.
·       از آنجایی که حکومت ها قوانین بین المللی بشردوستانه را به رسمیت میشناسند، ما از حکومت سویدن میخواهیم که از دریچه دیپلوماتیک بر حکومت پاکستان فشار سیاسی وارد کنند تا نسل کشی هزاره ها در پاکستان متوقف شود.
·         سازمان ملل متحد با در نظر داشت مواد های کنوانسیون های خویش باید سکوت خویش را شکستانده و در عرصه بین المللی از حقوق انسانی اقلیت های قومی و خصوصاً مردم هزاره که مورد تعدی و ظلم قرار دارند دفاع نماید و  برخاتمه حملات وحشیانه بر هزاره در پاکستان پایان دهد.
·         ما از رسانه های ملی و بین المللی میخواهیم تا با نشر مطالب جامع و واقع بینانه از وضعیت اقلیت های قومی و آنچه در حقیقت بر پایمال شدن حقوق انسانی هزاره ها و نسل کشی آنها در پاکستان و افغانستان دلالت دارد روشنی اندازند و مردم جهان حق دانستن آنچه بر انسان های جهان روا داشته میشود را دارند.
·         هزاره های جهان امروز با انسجام و همپذیری سیاسی میتوانند در اطلاع رسانی و بلند ساختن صدای مظلومانه هزاره ها در جهان جدی تر عمل کنند و با در نظر داشت ریشه های تاریخی حملات بر هزاره با استفاده از شبکه های اجتماعی گزارش دهند .
 این اعمال به هیچ وجه قابل توجیه نمیباشد، ما از دولت پاکستان میخواهیم که در شناسایی و به محاکمه کشیدن عاملین این جنایات و خاتمه دادن به نسل کشی از هیچ نوع سعی و تلاش دریغ نورزند.

با احترام
اتحادیه سراسری شهمامه و صلصال
استکهلم – سویدن
و پایگاه خبری حقوق بشر در افغانستان
                                                                      کابل – افغانستان