Pages

دوشنبه، اردیبهشت ۲۹، ۱۳۹۳

به پیشواز تجلیل از پایتخت فرهنگی سارک "بامیان"

انتخاب شدن بامیان بعنوان پایتخت فرهنگی سارک برای مردم منطقه فرصت بزرگی فراهم کرده است. فکر میکنم ما باید با یک برنامه همه جانبه به پیشواز سال 2015 برویم. مردم، نهادهای مدنی، موسسات و دولت در کنار همدگر میتوانند بیاد ماندنی ترین جشن در تاریخ افغانستان را رقم بزنند.

مردم بامیان
باشندگان بامیان بعنوان میزبان این جشن بزرگ باید در قبال آن احساس مسئولیت کنند. طوریکه هرتوریستی که در بامیان می آید با خاطره خوب از آنجا برود و بعنوان یک مبلغ جاذبه های توریستی بامیان و مهمانداری مردمان بامیان عمل کند.
چگونگی راهنمایی جهانگردان، تهیه، ساخت و طراحی صنایع دستی که بشکلی از این مدنیت نمایندگی نماید. 
آموزش بازاریان و کسانیکه بشکلی با توریستها و مهمانان سر و کار دارند. و خیلی از کارهایی دگر است که باید روی آن فکر شود و از مردم دعوت گردد تا در آن سهیم گردند.

نهادهای مدنی، بنگاه های فرهنگی و رسانه ها!
مسئولیت آگاهی و دادخواهی درمورد انکشاف و توسعه زیربناها وظیفه جامعه مدنی است. هرچند نهادهای مدنی در بامیان نشانداده اند که از ابتکار کافی برخوردار اند. با توجه فرصت اندک که وجود دارد و بودجه سال 1393 هم قابل تغییر نیست، لازم است تا نهادهای مدنی در برنامه سازی و جستجوی منابع لازم برای تطبیق برنامه ها دولت محلی و برنامه سازان را یاری رسانند.

موسسات
موسسات میتوانند در تطبیق برنامه ها به حکومت محلی همکاری کنند و خصوصا موسسات بین المللی از تجارب برگزاری چنین مراسمها در کشورهای دگر در بامیان استفاده کنند.
اداره محلی بامیان
دولت محلی باید بعنوان محور مرکزی در اجرای این پروژه بزرگ ملی عمل میکند. حکومت محلی باید کمیته ی ویژه ای درمورد تشکیل داده و روی چگونگی برگزاری این مراسم در مشوره با متخصصین مربوط کار را آغازکند.

فرصت بسیار اندک است و تا چشم برهم بزنی 2015 آمده است. این فرصت خیز بزرگی است بسوی توسعه بامیان پس بر همه ی ماست تا از این فرصت بعنوان سکوی پرتاب بامیان از محرومیت بطرف توسعه بنگریم. دنیا برای ما میزبانی المپیک و یا برگزاری جام جهانی را نمیدهد ولی نفس انتخاب بامیان بعنوان پایتخت فرهنگی کشورهای عضو سارک ارزش بمراتب بالاتر از میزبان جام جهانی بودن را دارد.

بیایید همه برای برگزاری یک جشن بزرگ آماده شویم و با هم اندیشی و دور اندیشی بسوی افق های نوین حرکت کنیم. فکر کنیم، نظر دهیم، طرح بریزیم و راه های برگزاری بهترین جشن ممکن را جستجو کنیم. بقول معروف " تاتنور سرد نشده نان را بچسپانیم". بسم اللهه

شنبه، اردیبهشت ۲۷، ۱۳۹۳

خدایا! خیلی وقت است فیسبوک نمی آیی؟

گفته بودی میمیرم
اما یکبار!
ولی من هزاران بار مرده ام

گاهی خشم خودت  مرا در جوزجان، تخار و بدخشان به زانو درآورد
زمانی در "انتحاری" جانشینان ات در کابل و ننگرهار کندهار مردم
بله
آنها برای رضای تو و رفتن به بهشت جلیقه را به تن کرده بودند
زمانی مجاهد با الهام از حرف خودت " و قاتلو فی سبیل الله..." مرا کشت
درست شنیدی!
 آنها میگفتد برای رضای تو اینکار را میکند

بله من هزاران بار مرده ام  و دوباره زنده شده ام

من مردم
وقتی شنیدم عالم دین ات به دختران ده ساله تجاوز کرد
ولی دخترک قرار بود ترا بشناسد
و به راه و روش خودت زندگی کند

من هزاران بار مرده ام و زنده شده ام

وقتی!
نصف این جامعه در اسارت نصف دگر است
 و
 آن نصفه دگر برده و غلام چند نفر دگر

اما
 بنام رهبر قبیله، ملای مذهب
و هزار کوفت و زهرمار دگر...
دوازده شب از لابراتوار برگشتم
درست فهمیدی من محصل ام
و دیدم هنوز در سرزمینم جانشین ات را تعیین نکرده اند

چرا؟
چون اینجا یک نفر به نمایندگی از صدها تفکر رای میدهد

خدا!

چند انگشت باید بریده شود تا خلیفه ات
بر سرزمین نفرین شده ء من باز گردد

راستی تو!
هیچ خبر نداری اینجا چی خبر است؟

شاید
خیلی وقت است فیسبوک نمی آیی
یوتیوب را هم نمی بینی
بیا!
 و بندگان ات را تماشا کن
تا ببینی
چگونه خلیفه ات
بنام خودت گردن ام را می برد
آنهم از پشت
خیلی وقت است صحیفه هایت آپ نشده اند و همینطور جانشینان ات
اینجا مرداب مطلق است
و من ناامید از روییدن
حتی یک نیلوفر


یکشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۹۳

برداشت سیاسی از سیلاب در کابل

از دیروز به این سو کابل میزبان باران و رگبار شدیدی بوده است. امروز هم گویا هوای ابری و بارانی خواهد بود. عکس های فیسبوکی و انستاگرام گویای شدت فاجعه ی وضعیت شهری است. مشکلات زیادی در این میان وجود دارد که دست به دست هم می دهند تا کابلیان شاهد فاجعه ی طبیعی باشند.

آگاهی پایین مردم از اینکه خود باید در بهبودی شهر کوشا باشند؛ اینکه چنین سیلاب هایی نتیجه ی گرمایش بی رویه ی زمین است و شهروندان هر روز نقشی برجسته تر در آلودگی شهرشان بازی می کنند؛ اینکه شهرداری کابل شایستگی ندارد.

در این میان شماری از نمایندگان پارلمان از بامداد روبه روی ورودی ساختمان شهرداری کابل گرد هم آمده اند و دست به اعتراض زده اند. نخست باید گفت که بازیگر دنیای سیاست هیچ گاه دست به اعتراض نمی زند که خاطی را فرا می خواند و از او می پرسد چرا و چگونه. دوم روش عملکرد این نمایندگان غیر سیاسی است و سوم، نتایج انتخابات هنوز نامشخص است.


این حرکت نمایندگان پارلمان می تواند پیامی به رئیس جمهور کنونی و نامزدان پیشتاز ریاست جمهوری فعلی باشد. یک مانور سیاسی برای ماندن بر جایگاه نماینده پارلمانی و درخواست همیاری غیرمستقیم برای حضور در کابینه بعدی. 

پنجشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۹۳

عوامل سیلابها و استراتیژیهای پیشگیری از وقوع آن

"سنگ ده پای لنگه" ضرب المثل هزاره گی است که در بین مردم دهان به دهان میشود. افغانستان این سالها هم مصداق این ضرب المثل افغانی است.افغانستان از دید جامعه بین اللمل و رسانه ها به کشور جنگ زده، فقیر، میزبان تروریستهای بین المللی و... معروف است. در کنار اینها حوادث طبیعی هم هرازگاهی به زمین مزروعی، خانه و جان انسانهای این وطن جاری شده و خسارات جبران ناپذیری را وارد میکنند.سیلابهای اخیر بخوبی این مهم را آشکار نمود. درنتیجه این سیلابها تعداد زیادی از هموطنان ما کشته، زخمی و بی خانمان شدند.

هر حادثه  طبیعی ایکه در افغانستان رخ میدهد، طبیعتا اداره ملی مبارزه با حوادث  اولین ارگان دولتی است که انگشت انتقاد بسوی آن نشانه میرود. واکنش این اداره هم معمولا قابل پیشگویی و در نوع خود جالب است. معمولا آنها زمانی مصاحبه میکنند که عملیات امداد رسانی را شروع کرده باشند. تعداد کمپل، غذا وغیره وسایل اولیه توزیع شده و مسئولین این اداره طبق روال همیشگی خواهان کمکهای جهانی میشوند و میگویند که بودجه این اداره برای حوادث این چنینی کافی نیست. بعد از مدتی همه چیز روال عادی را بخود میگیرد و نهادهای مدنی، رسانه ها و... همه، حادثه زدگان را فراموش میکنند. و اما برخورد دگران با اینگونه حوادث متفاوت است. بعد از هر حادثهء مشابه در کشورهای دگر، آنها بدنبال ریشه ها و عوامل حادثه میروند، آنها را شناسایی نموده و احیانا راه حلهای ممکن را جستجو نموده و درجهت از بین بردن آن گام میبرند. ادامه....