از بصیر آهنگ
درشرایطی که بحران و سردرگمی ها وآشفتگی های سیاسی همچنان در حال اوج گیری است وعدم احساس امنیت بصورت کاملاً مشهود همه جاگیر شده است وناتوانی حکومت آقای کرزی در برخورد با فساد ونا امنی وزور ازمایی های رقبای حزبی وشرکای سیاسی اش هر روز اوج وموج تازه ی می یابد.
طالبان با سیاست وتاکتیک جدیدی ظهور کرده اند. این حرکت سیاسی بسیار حساب شده از سوی رهبران القاعده وسرویس استخباراتی پاکستان طرح ریزی شده است.
طالبان با سیاست وتاکتیک جدیدی ظهور کرده اند. این حرکت سیاسی بسیار حساب شده از سوی رهبران القاعده وسرویس استخباراتی پاکستان طرح ریزی شده است.
گروپ های مسلح طالب این بار بنام آدمان مظلوم وبی زمین "کوچی ها" دسته دسته به هدف های معینی وارد خاک افغانستان می سازد. گرچند سنت کوچیگری از زمان حکومت شئونیستی عبدالرحمن بارکزایی (1880ــ1901 .م) باحمایت مسلحانه ی رژیم حاکم در افغانستان رسمیت یافت؛ اما از سالهای حکومت طالبان شکل دیگری بخود گرفت. درین زمان چون کوچی ها مردمان صحرایی ودارای فرهنگ صحرای وروحیه ی ناسازگار اجتماعی بودند بهترین وسیله برای اعمال سیاست های انتراانتلجنت پاکستان به شمار می رفتند.
ماموران سرویس استخباراتی پاکستانی همراه باملاهای تندرو و مدرسه ها ی دیوبندی، باتبلیغات جهاد و پشتونوالی موفق شدند تعداد زیادی از جوانان کوچی ها را برای جنگ علیه مجاهدین، که قدرت را در دست داشتند، بسیج سازند و در اولین جنگ ها ی که در قندهار، فراه، زابل و هلمند بین طالبان ومجاهدین رخ داد همه سربازان طالبان کوچی ها بودند.
پس از آن، عده ای از کوچی ها که خود را زرنگتر از دیگران فکر می کردند برای کسب قدرت بیشتر درحکومت طالبان کوشش نموده و اکثریت آنها بنابر ملاحظاتی که بین آی اس آی(I.S.I) والقاعده بود به فرماندهی نیروهای خط اول جبهه مقرر گردیدند، که از آن جمله میتوان از ملا یحی، ملا محمد نعیم کوچی ومولوی کیبل یادآوری کرد .
پس از آن، عده ای از کوچی ها که خود را زرنگتر از دیگران فکر می کردند برای کسب قدرت بیشتر درحکومت طالبان کوشش نموده و اکثریت آنها بنابر ملاحظاتی که بین آی اس آی(I.S.I) والقاعده بود به فرماندهی نیروهای خط اول جبهه مقرر گردیدند، که از آن جمله میتوان از ملا یحی، ملا محمد نعیم کوچی ومولوی کیبل یادآوری کرد .
کوچی ها در به قدرت رساندن طالبان بهترین قوه بودند که با تمام قوا کوشش کردند بعنوان وارث چهره خون آشام تاریخ (عبدالرحمن) شکنجه ها، حبس ها، زن ستیزی ها، قتل عام ها ونسل کشی تاجیک ها، ازبک ها، ترکمن ها وبخصوص هزاره ها را دوباره عملی نمایند که این عمل را درکابل، مزار شریف، شمالی، سایر ولایات شمال، بامیان، یکاولنگ، غزنی وغیره باافتخار تمام آنجام دادند.
به همگی معلوم است با وصف کوشش های زیادی که کردند به اشغال مناطق شمالی و هزارستان دست نیافتند. تا اینکه به کمک همه جانبه ای کوچی ها به داخل هزارستان نفوذ نموده وبا حمایت مسلحانه کوچی ها در بامیان، یکاولنگ وسایر مناطق مرکزی از کشته ها تپه ها ساختند وحتا دو مجسمه بزرگ بودا در بامیان نیز به جرم هزاره ها به خاک یکسان شدند. اگر کمک همه جانبه کوچی های پشتون تبار نمی بود امکان اشغال بامیان توسط طالبان کاملاً بعید بود زیرا کوچی ها از قبل تمام نقاط بامیان را دره به دره، خانه به خانه وحتا شخصیت های روحانی، مسلکی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری وغیره مردم را خوب بلد بودند.
درضمن ولایات شمال وبخصوص شهر مزار شریف نیز این کوچی ها وناقلین خانه بلد قومی آنان بودند که زمینه های پیروزی های خونین را در این مناطق تدارک دیدند و بعد خانه به خانه مردم غیر نظامی را قتل عام نمودند.
آیا اگر کوچی ها وناقلین تباری آنها در ولایات شمالی وبخصوص در مزار شریف نمی بودند چگونه امکان داشت ولایات شمال توسط طالبان اشغال ومردم غیر نظامی آن ها در کوچه ها مقابل دروازه های منازل و بازار ها ذبح شوند؟
به این صورت گفته می توانیم که این رهنمایی، کمک عملی وداوطلبانه ی کوچی ها با طالبان بودند که مناطق مرکزی وشمال را به خاک و خون کشیدند. اکنون نیز کوچی های مسلح دسته دسته وارد مرز های افغانستان شده وهر روز مشکلات دیگری را بوجود می آورند.
هجوم مسلحانه وسیل آسای کوچی ها در ولایت میدان و در ولسوالی های حصه اول ودوم بهسود خود بیان اینست که این عمل یک پروسه ی سیاسی بوده واز حمایت کامل القاعده و پاکستان بر خوردار است و می تواند یک بحران خیلی بزرگ و خطرناک برای سراسر افغانستان باشد.
سیاست جدید تروریستان وظاهر شدن با نقاب کوچیگری می تواند بیانگر دو مسئله مهم باشد؛ این ها از یک طرف می خواهند دامنه ی درگیری ها را از جنوب به ولایات مرکزی وبعد بطرف شمال وسعت دهند تا دولت وجامعه جهانی را بیشتر مصروف ساخته ونفسی تازه بکشند و از طرف دیگر چون بعنوان کوچی شناخته می شوند کمتر مورد سوء ضن قرار میگرند، اینها می توانند آزادانه درهمه ی مناطق گشت وگذار نموده وهدف های خوبتری را مورد حمله قراردهند.
ناامن ساختن هزارستان از سوی کوچی های نقاب دار، خطر جدی برای کابل و ولایات شمال افغانستان خواهد بود که درین صورت دولت متزلزل آقای کرزی در سراشیب سقوط مواجه گردیده وشکست جامعه جهانی وائتلاف بین المللی قطعی خواهد بود.
دوستان این گزارش را تابستان درموقع هجوم کوچی ها به هزارجات نوشته بودم،که در روزنامه جمهوری کشور ایتالیا چاپ شد، چون دوستانم خواهش خواندن آنرا داشتند مجبور شدم تحلیل مختصر آنرا برای همه اینجا بگذارم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر