Pages

یکشنبه، دی ۰۲، ۱۳۸۶

غزنی پایتخت فرهنگی جهان اسلام

از خلیل‌الله افضلی

غزنی در سال 2013 ميلادی به پيشنهاد و تصويب سازمان علمی ،آموزشی و فرهنگی اسيسکو در ششمين گردهمايي وزرای فرهنگ کشور های اسلامی در ليبی به عنوان پايتخت فرهنگی جهان اسلام برگزيده شد .من ضمن تبريک ا ين انتخاب خوش به اين مناسبت جهت آشنايي بيشتر شما بخشی از پژوهشم را پيرامون اين شهر در اين پست می گذارم لازم به توضيح است که تمامی سخنان گفته شده در زير همراه با ارجاعات خود بودند و من آنها را بدين سبب که ممکن است ضرور نباشند حذف کردم .

غزنين (غزنه ، غزني ) :
شهر مشهوري است که به سلسله غزنويان نام بخشيد و از قِبَل ايشان به شهرت جهاني رسيد.غزنين که نام آن در شاهنامه نيز آمده ، در قرون اوليه اسلامي جزء شهرهاي ولايت زابلستان بود و از زماني که به تصرّف صفاريان در آمد رو به آباداني بيشتر نهاد .مؤلف تاريخ سيستان بناي آن را به يعقوب ليث صفار نسبت داده است. در سال 350 که آلپتگين به عنوان سپهسالار سامانيان و والي خراسان عاصي شد و روي به بلخ و بعد هم غزنين نهاد ، آن شهر مرکز حکومت او و بعد هم غلامان و جانشينانش از جمله سبکتکين پدر سلطان محمود شد ، در نتيجه بر اعتبارش افزوده گشت .

اين شهر در سالهاي پاياني سلطنت محمود مرکز قلمرويي به وسعت ري تا هند و خوارزم تا سيستان بود و کاخ و باغهاي فراواني داشت .در مورد وجه تسميه آن به نظر می رسد که غزنه معّرب و اندکی تغيير شکل يافته گنجه باشد ؛لفظ غزنين هم به اعتقاد برخی تثنيه همان غزنه است .از آن همه باغ ، محله و ميدان که بيهقی بار ها در کتابش يادها نموده ديگر در غزنی خبری نيست و فقط دو موضع به اعتبار دو قبر يکی مربوط به سلطان محمود و دو ديگر متعلق به سبکتکين که به ترتيب در باغ فيروزی و محله افغان شال مدفون گرديده بودند قابل شناختند .آرامگاه سبکتکين بنايي ساده و محقّر است که دارای سنگ نبشته يي قديمي است اما بقعة سلطان محمود و باغ آن که امروزه روضه ناميده می شود و زيارتگاه مردم است بر طبق گفته معمّرين در زمان پادشاهی امير حبيب الله (1319-1337ق)اعمار گرديده است.

اين شهر که تقريباً هيچ سياح و جغرافيا نويسي فرصت ديدار و توصيف آن را در زمان غزنويان نيافته ، حدود 120 سال پس از مرگ سلطان محمود ( در سال 543) چنان توسّط علاءالدين حسين غوري ويران و به خاک و خون کشيده شد که از آن پس علاءالدين به جهانسوز شهرت يافت و اهالي غزنين به « کن فيکون » و زير و رويي دنيا « غورغزني » گفتند . اکنون شهر غزني که مرکز ولايتی به همين نام نيز است در فاصلة 135 کيلومتری کابل قرار دارد . جادة کابل - قندهار به موازات رودخانة غزني و ازکنار روضه مي گذرد .شهر قديمي در شمال شهر جديد (1959م) موقعيت دارد و در آن بالاحصاري به چشم مي خورد همچنين دورادور شهر آثار خندق قديمي و بزرگي ديده مي شود .متأسفانه از دوران حکومت دودمان سبکتکين ، فقط وفقط دو منارة نصفه و نيمه يکي از دوران بهرام شاه (515-525ق) و ديگري در روزگار مسعود بن ابراهيم (500ق) باقي مانده است. در اين اواخر (حدود 30 سال قبل) بقايايي از قصر مسعود سوم نيز از زير خاک بيرون کشيده شد.

اين شهر دانشمندان مسلمان فراوانی را در دامن خود پرورانيد که از جمله ی مهمترين آنها می توان به ابوالفضل بيهقی،حکيم سنايی،عنصری ،منوچهری،مسعود سعد سلمان، علی بن عثمان هجويری و بسياری بزرگان ديگر اشاره نمود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر