سحر، دختری است که زندگیاش را با تار و شانه رنگ میزند. از وقتی یادش میآید، با این فضا پیوند عمیقی دارد. زیرا زندگیاش را در همین حال و هوا و در صدای شانه زدنهایی ممتد، نفس کشیده است.
ادامه این داستان " بصیرسیرت"
۴ ماه قبل
حامی آزادی بیان و دفاع از حقوق وبلاگ نویسان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر