Ads 468x60px

سه‌شنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۹۴

رييس جمهور همه ي ادوار هند درگذشت

عبدالكلام رييس جمهور اسبق هند درگذشت، آنهم حين تدريس. او فقط رييس جمهور نبود، يكي از دانشمندان برجسته ي هند نيز بود. شنيده بودم يك مسلمان بنام عبدالكلام رييس جمهور هند است ولي شخصيت، كاريزما و محبوبيت اش را زماني درك كردم كه سال ٢٠٠٩ براي تحصيل به هند رفتم، با محصلين و استادان هندي همكلام شدم.

كُمار يكي از محصلين زبده دانشگاه ما بود و بشدت مذهبي. سحرگاهان به معبد ميرفت، پيشاني اش را سرخ و سپيد ميكرد، خال پيشاني ميزد و بالاخره دستبند متبرك شده در معبد را بر دست اش ميبست. بشدت گياهخوار بود و آموزه هاي هندوييسم را تمام و كمال اجرا ميكرد. روزي حرف از سياستمداران هندي بميان آمد و جالب بود كه همين هندوي به تمام معني متعصب و طرفدار حزب "بهاريا جاناتا" يكي از طرفداران متعصب داكتر عبدالكلام بود. او عبداكلام را مقدس و بي عيب ميدانست. كُمار ميگفت كه الگوي شخصيتي اش داكتر عبدالكلام است و تقريبا هر روز كتابهايش را ميخواند و به آموزه هايش اعتماد دارد و از او پيروي ميكند. نه تنها كُمار بلكه اكثريت محصلين و استادان هندي رييس جمهور عبدالكلام را پيشواي فكري و رييس جمهور همه ي دوران هاي هند ميدانستند.

باوجوديكه قدرت اجرايي كشور هند بدست نخست وزير است ولي عبدالكلام بعنوان رييس جمهور براي انجام اصلاحات و پيشرفت هند، نقش پر رنگي داشت. يكي از كليدي ترين كار داكتر عبدالكلام در زمان رياست جمهوري اش، توجه به دانشگاه ها و آموزش عالي بود. در زمان رياست جمهوري او بودجه دانشگاه ها بلند رفت و معاش استادان به چيزي بالاتر از يك يك صدهزار روپيه هندي در يك ماه رسيد. بودجه تحقيقاتي پوهنتونها با تلاش ايشان بالا رفت.

مهم تر از همه كمار با تعهد به كشورش، روحيه ي ملي مردم هند و بخصوص مسلمانها را بالابرد. خيلي از مسلمانها در هند پاكستاني بودند تا هندي. با تلاشهاي پيگير عبدالكلام، مسلمانها به دولت و ملت هند اعتماد بيشتري پيدا كردند و هندوها نيز عبدالكلام را رييس جمهور مردم عادي و فقير ناميدند. گورنر يا حاكم آسام او را رييس جمهور همه ي ادوار هند و محبوب قلوب هند ناميد. در جامعه ي متنوع و هفتاد و دو ملت هند اين مقام و اين همه محبوبيت چيزي كمي نيست. عبدالكلام رفت ولي قلوب اكثريت مردم هند را تسخيركرد؛ يادش باقي است و ميرود كه مثل گاندي محبوب قلوب مردم هند گردد. تلويزيون هاي هندي بصورت زنده مراسم تشييع پيكر عبدالكلام را پوشش ميدهند و دولت هند هفت روز عزاي عمومي اعلان كرده است.

كشور ما خيلي مشابهت ها به هند دارد؛ متنوع است و اين تنوع هند را بهترين الگوي ما قرار ميدهد. ما بشدت و بيشتر از گذشته به شخصيتهاي چون عبدالكلام نيازمنديم. شخصيتهايي كه فرا جناحي، قومي، مذهبي و فارغ از هرگونه گرايش باشند و اعتماد ملت افغانستان را بدست بياورند؛ فرا جناحي عمل كنند و همبستگي ملي را با قدم و قلم شان تمثيل كنند. اميدوارم روزي ما هم شخصيت چون عبدالكلام داشته باشيم تا ملت افغانستان گرد او جمع شوند و آرزوي هاي يك ملت را در عمل تمثيل كنند. من درحاليكه از مرگ عبدالكلام غمگينم ولي همچنان چشم براه عبدالكلام هاي وطني ميمانم تا آرزوهاي من و ميليونها افغان در وجود اش تمثيل گردد؛ به اميد آنروز به سراغ آينده ميروم.

دوشنبه، مرداد ۰۵، ۱۳۹۴

مسابقه وبلاگ نویسی!

مسابقه وبلاگ نویسی!

وبلاگ نویسی برای تغییر اجتماعی!
اگر شما یک وبلاگ نویس تازه کار هستید، یا از وبلاگ استفاده می کنید، برای دموکراسی و حقوق بشر به ما بپیوندید. 
نخستین مسابقه وبلاگ نویسی در افغانستان با رویکرد حقوق بشر و دموکراسی!
جایزه ببرید و تغییر اجتماعی بیافرینید!

خانه فرهنگ افغانستان در نظر دارد برای نخستین بار یک دورۀ بزرگ مسابقۀ وبلاگ نویسی را در افغانستان برگزار کند. 

در پست بعدی شرایط و چگونگی شرکت در این مسابقه را با شما شریک خواهیم کرد. 


سه‌شنبه، تیر ۱۶، ۱۳۹۴

... و تو مدافع راستین این وطن هستی, این را آیندگان خواهند گفت و به رشادتهایت سرتعظیم فرودخواهند آورد

از فوکو شیما برگشتم, جاییکه توسط سونامی و نشت مواد رادیو اکتیو بزرگترین بحران جاپان و جهان را در سال 2011 رقم زد. قبل از رفتن به سفر از حملات دشمنان افغانستان به ولسوالی جلریز آگاه شده بودم. فکر میکردم دولت با آگاهی کامل از آن و باتوجه به نزدیکی میدان وردگ به مرکز, اقدام لازم و فوری انجام خواهد داد و بدون تعقیب اخبار و شبکه های اجتماعی سرگرم اتفاقات سفر شدم. درمسیر بازگشت به توکیو به یک پولیس در شهر فوکوشیما فکر میکردم که باوجود آگاهی کامل از احتمال بروز سرطان دروجود او و خانواده اش در سالهای آتی, از شهر خالی از سکنه یی "نامی" درفوکوشیما پاسپانی میکند؛ به تعهد و وطن دوستی اش غبطه خوردم. بمحض رسیدن به توکیو, سراغ خبرها را گرفتم و درکمال ناباوری به پیکرهای تکه- تکه شده یی سربازان مدافع ولسوالی جلریز برخوردم و با سیلی از بیانیه ها مواجه شدم؛ آنهم از کسانیکه معمولا در این مواقع دنبال تبرئه خودشان اند و توجیه راکد بودن شان را میکنند تا همدلی و حمایت قاطع, تمساحهاییکه معمولا در این مواقع پیدا میشوند و اشک میریزند.
در اوج بهت و ناباوری یادم آمد که کشورم هزاران پولیس و محافظ مانند پولیس فوکوشیمای جاپان دارد؛ آنها بخوبی میدانند که رهبران سرگرم معامله و جنگ بر سر لحاف ملا نصرالدین اند, میدانند که جان آنها برای مدیران کشوراهمیت آنچنانی ندارد, میدانند که آنها همه روزه در نورستان, هلمند, بدخشان, کندز, غزنی, جلریز و جای- جای مام وطن سربریده میشوند؛ مثله میشوند و یا آماج دَدمنشان انتحاری قرار میگیرند ولی همچنان محکم و استوار میایستند و از وجب- وجب خاک این وطن تا پای جان دفاع میکنند؛ نه بخاطر غنی و عبدالله و نه هم بخاطر رهبران خودخوانده ی دگر؛ بلکه آنها باوجود آگاهی کامل از بی تفاوتی آنها به استقبال مرگ میروند و این اوج فداکاری است که واژه ها از وصف آن عاجز اند. باید تمام قد به فداکاری آنها تعظیم کرد و اوج وطن دوستی و فداکاری را از آنها آموخت.
رزمندگان دلیر و مدافع وطن !
به شما افتخار میکنیم؛ به شماییکه سینه سپر کرده اید تا وطن را از شر شیطان صفتان محافظت کنید. اگر کشورم تاریخ پنجهزار ساله داشته باشد, بدون شک شما محافظان واقعی این سرزمین, خاک و تاریخ آن هستید. اگر تا پنجهزار سال دگر هم مثل ماشین جوجه کشی انتحاری تولید کنند, طالب بپرورانند و داعش واردکنند, مطمئن ام شما تا پنجهزار سال دگر از این وطن پاسبانی میکنید. بالاخره چهره ی کسانیکه بتهای انتحاری, داعش و طالب در آستین دارند, افشاخواهد گردید و همگان روزی خواهند فهمید که مدافع این مرز و بوم کیها اند و کیها در یک چشم بهم زدن کشور را به دو جوِ ناقابل میفروشند. معتقدم که تاریخ و آیندگان از این سرداران مدافع وطن به نیکی یادخواهند کرد. جنگیدن برای حراست از وطن باعث افتخار است آنهم در زمانه ایکه دگران کمر به نابودی این کشور بسته اند. انتحاریها کشته میشوند و میکشند تا وطن را نابود کنند, طالب و داعش مثل مور و ملخ از زمین وآسمان وطن میبارند و مثل خوک در جای- جای وطن ام تکثیر میشوند و تو کمر همت بسته ای تا دشمن وطن را نابود کنی. درود برتو که شانه های زخمی وطن ام هنوز هم تکیه گاهی مثل تو دارد.
جاوید باد یاد قهرمانان حماسه ی جلریز و تمامی همسنگران شان از نورستان گرفته تا بدخشان, کندز و نقطه نقطه ی این آب و خاک و شرمنده و روسیاه باد قهرمانان پوشالی و منافقین.