برگردان : حسین حسرت
منبع : opendemocracy
روند صلح ِ که عناصرطالبان درآن شامل شود ، گزینه است برای پایان جنگ درافغانستان . پاول روگرز
پاول روگرزپروفیسرمطالعات صلح دردانشگاه برادفورد انگلستان است . وی ازمعدود نویسنده هایست که درزمینه جنبش های رادیکال مذهبی درمنطقه ، بویژه حرکت های مذهبی – سیاسی طالبان وگروه های اسلامی دیگر درافغانستان تحقیقات گسترده ای دارد . روگرزاز2001 به این طرف ستون نویس هفتگی صفحه امنیت جهانی " نشریه انترنیتی دموکراسی یک رنگ یا open democracy " است که آخرین نوشته اش متن زیر است که شاید بعدازترجمه ِ این حقیر ازآن با کاستی ها وکمی های فراوان خدمت خواننده گان گرامی تقدیم می گردد.
درست نزدیک به شش سال قبل ، هفتم اکتوبرسال 2001 ایالات متحده امریکا جنگی را بمنظورپایان بخشیدن به حاکمیت رژیم طالبان درافغانستان شروع کرد. دراواسط نوامبرهمان سال رژیم طالبان ازکابل ناپدید شد وپیروزی بردشمن ِ که نهضت القاعده ، مسئول سبعیت یازدهم سپتامبر، را پناه داده بود ، کامل وپایان یافته بنظرآمد . درآن زمان ، موج همدردی پسا ( 9-11 ) سپتامبری دراروپا ( هم چنان درنقاط دیگرجهان ) حمایت عمومی ازامریکا درنبرد ضد طالبانی ، بتقلید ازقساوت 9- 11 سپتامبررا ضمانت بخشید ، اما تمام تحلیل گران براین باورنبودند که عمل نظامی عجولانه علیه طالبان والقاعده درافغانستان پاسخ درست بود . اولین رشته ستون های این هفته نامه در26 سپتامبر2001 نشرشد. ستون دومی در29 سپتامبرنشرشد که استدلال کرد : " وسعت ویرانی ورنج ِ انسانی که ازحمله 9-11 سپتامبروارد آمد بدین معنی است که حمایت متحدان امریکا گسترده است وبه شکل قابل توجهی کشورهای دیگری نیز{براین حمایت } افزوده خواهد شد.
درروشنی این دیدگاه ، پاسخ فوری می باید توسعه ، گسترش و ائتلاف {امریکایی } را باهم پیوند میداد ومجموعه عملیات برپایه ِ قانون استوارمی گردید وهرگونه تلاش جهت به عدالت کشیدن مرتکبین جنگی صورت می گرفت .
این دیدگاه درآن زمان دراقلیت قرارداشت . {اما} چند هفته بعد ، پیامد سقوط رژیم طالبان بنظررسید که اشتباه صحت{اقدام } اداره بوش وانتقادها برآن را تایید کرده است .
ناامنی روزافزون :
شادمانی واحساس خوشبختی واستیفاء حق در وضعیت کنونی بعید بنظرمی رسد ، افغانستان کماکان دراینجا قراردارد { یعنی } هنوزخونریزی آنگونه که جنگ درآستانه ورود به سال هفتم است کماکان وجود دارد . دربیست نهم سپتامبر 2007 ، یک انتحاری که لباس اردوی ملی را بتن کرده بود ، 28 سرباز ودو شهروندِ عادی را ازبین بُرد ، { که } بدترین حمله پس ازمرگ 35 آفسر پولیس درکابل { شمرده می شود } . عملیات انتحاری صرفاً یکی ازمجموعه ها بود : دردوم اکتوبر، حمله به ملی بس ِ پولیس درشهرکابل منجربه مرگ 11 پولیس وشهروند عادی شد ، ودرسوم اکتوبردردو واقعه ای جداگانه 5 سربازهالندی زخمی ودوپولیس افغان درولایات غزنی وارزگان کشته شدند . این عملیات شگرد ِرا ؛ اینکه جنگ چگونه درشش ماه گذشته بیش ازپیش به شهرها کشیده شده است ؛ بازتاب می دهد . ملیشاهای طالب حالا از درگیری {ورویایی } باز وگسترده با نیروی ائتلاف جلوگیری می کنند وبجای آن بیشتر بطرف استفاده ای متنوع ازبمب های کنارسرک وحملات انتحاری روی می آورند . علیرغم حضور39700 هزارنیروی خارجی ، وضعیت درافغانستان حالا خیلی دشوارشده است و کمیته بین المللی صلیب سرخ نسبت به هرزمان دیگری { حتی } ازآوان حضورثابت اش درافغانستان درسال 1987 درعملیاتشان به محدودیت های بیشتری روبرواند . حقیقتاً وضعیت {امنیتی – سیاسی } درسراسرکشور؛ بطوریکسان ترسناک نیست . درپاک سازی ماین ، موفقیت چشم گیری وجود داشته است ، ثبت نام درمکاتب افزایش یافته وواقعات بیماری ِ توبرکلوزومالریا نشانه های از کاهش آنها دارند. { اما } برخی ازگزارش های اخیر تایید می کند که درزمینه های دیگر هنوز دشواری {ها} ونا امیدی {ها} وجود دارند. مرکزبرنامه ریزی وتوسعه انسانی دانشگاه کابل یکی ازین مراکزی است { که گزارش های منتشر شده راتایید می کند } . این مرکزمی گوید ، مردمان که بدترین تاثیرپذیری ازین وضعیت را دارند ، اطفال وزنان می باشند. واقعیت ها {بترتیب } تکرارمی شوند : 60000 هزارطفال درافغانستان به مواد مخدد معتاد اند ، صد هزار دیگر، علیرغم اینکه ازجنگ های طولانی درافغانستان بشدت متاثرشده ؛ معلول ومعیوبند . نزدیک به یک میلیون طفل کارگردرسنین بین هفت وچهارده سال وجود دارد و حتی درکابل ِ که سرمایه گذاری قابل توجهی مشاهده میشود ، سی وهفت هزارطفل درسرک ها گدایی یا کارمی کنند. درپی گزارش ها ، افغانستان درردیف صد وهفتاد وچهارم از178 کشوری قرارمی گیرد که درفهرست توسعه انسانی سازمان ملل متحد آمده است ؛ بخش اعظم آنچه که ازسال 2002 درحوزه توسعه اجتماعی اتفاق افتاده درانحصاربخش غربی وشمالی کشوره قرارگرفته است . جریان تجارت مواد مخدرطوری است که ارزش تولید تریاک فعلا ًتقریباً به 3.1 میلیون دالر امریکایی رسیده است و نزدیک به نصف تولید ناخالص کشوررا تشکیل میدهد که اکثرآن برای تغذیه شورشیان به مصرف می رسد . دراکثرقسمت های جنوبی وشرقی کشور ، بدترین وضعیت شکنند امنیتی وجود داشته است . حتی ادعای پیشروی محدود نیروهای ناتو درماه های اخیر می باید درتوازن علیه هوشدار ِ قوی ازجانب فرماندهان ِ قراربگیرند که { گفته اند } قوای جایگزین افغان درادامه کنترل بر عملیات شفاف ناتو بخاطرحملات طالبان مشکلات فراوان دارند . بی تردید ، درمیان قمندانان ناتو ناامیدی عمومی ِ فزاینده وگسترده ای وجود دارد . نیروهای خارجی برای دهها سال درافغانستان باقی خواهد ماند ، مگراینکه تغییرِ چشمگیری دربرنامه ریزی وجود داشته باشد و{ این نیروها } مقید به عملیات ِ به مثل چیریکی ِ بهتری شوند . قرینه ای چنین ارزیابیها این است که ناامنی {ها} درسال گذشته درافغانستان بشکل قابل توجهی افزایش یافته است . دفترگروه امنیت ومصونیت ملل متحد درکابل اعلام می کند که سال 2007 دارد بسوی بدترین وضعیت ازسال 2001 ببعد با میانگین شاخص امنیتی 525 درماه با مقایسه 425 در2006 ، برمی گردد . تحلیل این آمارها بایست پیش بینی ِ را دربرداشته باشد که خشونت درافغانستان تا اندازه ای درجریان ماههای زمستان رو به افول می گذارد . بازگشت این روند درزمستان 2007-2008 باید زمینه ای برای نیروهای ناتو فراهم نماید تا روی برنامه هایش تجدید نظر کنند . حقیقت ِ که عملیات ناتو درافغانستان توسط امریکا تحت شعاع قرارمی گیرد ، و {امریکا } بمراتب بزرگترین { وبیشترین } نیرو وابسته به خارجی ها را درافغانستان دارند بدین مفهوم است که بدون تغیر نیت درواشنگتن ، امیدی اندکی ازکدام تغییری کذایی وجود دارد.
نشانه های موثر :
بهمه حال ، سه نشانه ای ضعیف {از وزیدن } نسیم تازه {درافغانستان } وجوددارند .
نخست : اینکه رئیس جمهور افغانستان ، حامد کرزی درجستجویی راههای آوردن برخی عناصرطالبان درحکومت موافق می باشد.
دوم : اینکه راپورهای تایید ناشده ای ازپیوند های غیررسمی میان ایالات متحده امریکا ، عناصررادیکال پاکستانی وطالبان پاکستانی وجود دارد . این ارتباطات خیلی زیاد
وارونه وازجانب همه غیرقابل باوراست ، اما {از} آزادی عملیات ِ موثری که طالبان والقاعده درپاکستان غربی بهره می گیرند ، حاکی ازینست که اندکی نزدیک بینی درمیان عمل ِ امریکا درساحه جنگی نسبت به { برنامه آنها در } واشنگتن وجود دارد.
نشانه سوم وشاید مهمترین آنها ، برخی نظریاتیست که توسط وزیر دفاع بریتانیا در حاشیه نشست ِ کنفرانس 23-27 سپتامبرامسال ِ حزب محافظه کار ، طرح شده است . براون استدلال کرد که طالبان باید وارد مسئله { صلح } میشد اگر قرار بود که شکل ازروند صلح موفق شود : " درافغانستان ضرورت خواهد بود که طالبان دربرخی قسمت ها وارد پروسه صلح شود ، آنها بیشتر ازین ناپدید { تضعیف } نمی شوند ، { آنگونه } که من نسبت به حماس شک دارم که ازفلسطین ناپدید شود " . سپس وی به گفته اش ادامه داد که هیچ امکانات ِ ازلحاظ دستگاه قانونی غربی استفاده شده درافغانستان وجود نداشت ، جایی که کارگزاران خارجی باید احتمال برخی
" از راه های حل که ریشه درقانون اسلامی داشت " را می پذیرفت .
اظهاروزیردفاع بریتانیا کاملا{دراین زمینه } قابل توجه است . انتخاب شگردِ نظامی دراواخرسال 2001 چنین می نمود که فرصت اتخاذ ِ شیوه کیفری درباره القاعده با تمام نتایج اش درافغانستان وجاهای دیگر ازدست رفت . حالا ، درمیان مقامات بلند دولت امریکا ، رهبرائتلاف علیه تروریزم این برداشت وجود دارد که طالبان احتمالاً مغلوب ویا نادیده پنداشته نمی شوند . این نکته ، شش سال را دربرگرفته تا این باور بدست آمده است . سوال عمده حالا اینست که آیا زمستان آرام ِ وجود خواهد داشت تا با تلاش جدی شروع روند صلح ِ که درآن عناصرازطالبان {نیز} شامل باشند ، پیگری شود . اگرچنین شود ، سپس درفرجام ممکن برخی ازچشم اندازهای ِ پیشرفت درسراسرافغانستان درکل وجود خواهد داشت . اگراین امر اتفاق نیافتد ، شش سال آینده وفراتر ازآن ، ممکن خونریزی را {درافغانستان } سرانجام بصورت قطعی وبرای همیشه به ثبوت برساند .