Ads 468x60px

دوشنبه، مرداد ۱۹، ۱۳۸۸

نشریه خلق الساعه عباسِ آرمان چه می خواهد؟

خشونت و کشتار بنیادهای اخلاقیِ جامعه​ی ما را ویران کرده است. آن​چه اکنون در دنیای تیره و تارِ کسوفِ اخلاق می​درخشد ابتذال است؛ ابتذال نه به حیثِ یک امر استثنایی، بلکه به صورت قاعده​ی زندگی زندگیِ ما را ساخت می دهد. روشن​ترین نمودِ این ابتذال را در ویرانیِ گفتار و زبان، به ویژه در نشریه​های «خلق​الساعه» و غیرِ حرفه​ای می​بینیم که حتی کوچک​ترین اصولِ اخلاقِ حرفه​ای را رعایت نمی​کنند.

در واقع این نشریات که هرکدام توسط دوسه نفر آدم مبتذل و بی سواد اداره می شوند، نه اهدافِ فکری دارند، نه تصمیمِ اخلاقی و نه حتی توانِ کار حرفه​ای را در خود می​بینند؛ یک مشت افرادِ بی​مسئله​ی هستند که برخی ( فی المثل عباسِ آرمان) به صورت کمیونتی​های خانوادگی در مردابِ ابتذال در به​در، دفتر به دفتر، کمپاین به کمپاین به دنبال پول​​ـ​اند و دیگر هیچ. اگر از کاندیدای حمایت می​کنند، بدان جهت نیست که از نظرِ​آنان شایسته​ است، برای آن​ها اول پول است، آخر پول، ظاهر پول و باطن پول.

یکی از نمونه​های بارز این ابتذال و عمل غیر حرفه​ای، نشریة خلق​الساعه، خانوادگی و معطوف به انتخابات «به​سوی فردا» است که برای دست​یافتن به پول از هیچ تهمت و افترایِ ابا نمی​ورزد و اگر نگوییم کل مطالب و اخبار، به یقین بیش از هشتاد درصد آن سرقتِ انترنتی است. این نشریه که صاحب​امتیازِ آن آقای «عباسِ آرمان(قصه​نویس)» و مدیرِ مسئولِ آن همسرِ ایشان «معصومه​محمدی» است نه تنها مطالبی نویسدگانی را که هم برای مردم و هم برایِ خودِ آقای آرمان شناخته​شده​اند با کمالِ وقاحت و بی​رحمی دزدی می​کنند، بلکه تلاش می​کنند دیگران را درگیرِ بازی​های مبتذلی کنند که خود شان تا فرقِ سر در آن غرق​ـ​اند. بسیار روشن است که هدفِ این نشریه نه آگاهی رسانی است، نه ترویجِ فرهنگ و پرداختن به مسایلِ فکری و سیاسی، بل دریافتِ صله،ـ آن​هم به حقیرانه​ترین وجه - ​ از دربار است و چنان​که خودِ عباسِ آرمان می​گوید:«ما فقط به خاطرِ​ صفحة اخیر که تبلیغاتِ آقای کرزی است، این روزنامه را نشر می​کنیم، بقیه اش را هم از انترنت می​گیریم و البته منبع نمی​نویسیم، کسی هم نمی​داند. فکر، قوم، ایمان و اخلاق را بگذار، پول را بچسپ»

لزومی ندارد زبانِ پاکِ قلم را به بدگویی بیالاییم و ما نیز همچون حشراتِ دنیای ظلمانیِ ابتذال مانندِ عباسِ آرمان ابزارِ بازی های شیخ آصف محسنی شده و در این بازیِ مبتذل سهم بگیریم، فقط در برابرِ افتراء که این نشریه تحتِ عنوانِ «مکثی بر "دن​کشوتیسمِ سیاسی" نوشته علی​امیری» اشارة کوتاهی داشته باشیم:

1- نخستین پرسشِ اخلاقی این است که چرا آقای آرمان نوشته​ای آقای علی امیری را که مدت​ها پیش در سایتِ​ «جمهوریِ سکوت» نشر شده بود، بدون اجازة نویسنده و اطلاعِ مدیر سایت آن هم با تغییر عنوان و بدون ذکر منبع نشر کرده است؟ و چرا این نشریه که دیگران را به پرهیز از سرقت موعظه می​کند، خود بزرگ​ترین سارقِ انترنتی است و تمام اطلاعاتش را از انترنت دزدی می کند؟ چگونه کسی چون آقای آرمان که خود قصه​نویس است مرتکبِ این خطای عظیم می​گردد و برایِ دریافت هرچه بیش​تر صله​ی دربار، بی​آن​که حقِ​ معنویِ نویسنده و یا سایتِ​ جمهوریِ سکوت را در نظر گیرد، آن را نشر می​کند؟ در صورتی که از طریقِ​تلفن و یا امیل می​توانست از نویسنده یا مدیر سایت اجازه بگیرد. آیا این اوجِ ابتذال نیست؟ آیا جز کسی که نه تنها مبتذل است، بلکه نفسِ ابتذال شده، کسی دیگری چنین خطای اخلاقی را مرتکب خواهد شد؟ آیا این این امر نشانه آن نیست که آقایِ آرمان می خواهد با بازی با آبِ روی «علی امیری» که یکی از بزرگ ترین سرمایه های معنوی جامعه ماست، می خواهد بازارِ روزنامه ای پولی اش را پر رونق سازد؟ آیا پول در آوردن از هر راهی به هر شیوه ای درست است؟

ادامه این مطلب را در جمهوری سکوت بخوانید...

هیچ نظری موجود نیست: