Ads 468x60px

یکشنبه، آبان ۲۷، ۱۳۸۶

دورنمای غیرقابل رویت

برگرفته از: ذهن بیگانه
امروز ، افغانستان به خانه زیرتعمیری شبیه است که درجوار همسایه ای فاسد قرارداشته باشد . با فرورفتن پاکستان دردیکتاتوری شدید تروناامنی فزاینده ی منطقه ای ، چشم اندازروشن ِ برای افغانستان وماموریت کانادا دراین کشوربه میزان خطر بزرگ ِ که دامنگیر این دوکشورشده ، نامعلوم وغیرمسلم بنظرمی رسد. این امرزمان آزار دهنده وشگفت آور است کشورکانادا قدم بزرگ که دراین افغانستان برداشته عاجزازکنترل وآینده آن است . علیرغم درخواست آقای پیترمکیز نخست وزیرکانادا ازپرویزمشرف مبنی برتقویه نهادهای دموکراتیک بجای اعاده قانون نظامی درکشورش ، کانادا درسیاست خارجی اش به مسافری درکشتی می ماند که ناخدای آن دولت آمریکا است . به ادامه الگوی پساسپتامبری ، اولویت های دولت بوش مبارزه علیه تروریسم واندکی هم اعاده وامنیت درکشوری مسلح با جنگ افزارهای هسته ای که توسط افراط گرایی اسلامی اداره می شود . نتیجه ، تحمیل واکنش مشرف مبنی براعلان وضعیت اضطراری وپیاده کردن قوانین سخت وبیرحمانه دراکویی ( قانون گذار بیرحم آتنی درروم باستان ) ودپلوماسی کذایی است که شاهدش هستیم . تعهد مشرف به بسته مخفی پیشنهاداتش که وی به انتخاب گزینه دیگری دست خواهد زد ، دولت امریکا وکانادا که بطورعصبی مراقب اوضاع هستند را بطورقابل درک به تردید انداخته است که آیا طوماری را برای ایجاد اصلاحات دراین کشور ، حتی اگرپیشرفت دموکراتیک با الگوی که آمریکا ومتحدینش خواهان آن است به این کشوربفرستند یا خیر . پرویز مشرف بازی پرکماتیک ِ را با تغییراتی دربرنامه هایش بخاطرابقای سیاسی رژیم وتعهدش بخاطرمبارزه نیرومند تربا بنیادگرایی بشمول آنهاییکه درمرزنزدیک با افغانستان درحال عبورومروراند ، روی دست گرفته است . تلفات نیروهای کانادایی سوگمندانه به بهترین شکل شکست پاکستان وبه بدترین گونه ، تزویرودورویی رئیس جمهورش را نشان میدهد . درهرصورت کشورپاکستان خودرا درموقعیت یافته است تا بطورباالقوه ازنظامی گری مشرف درسرکوب هرچه بیشتر آزادیها سودببرد ، هدفی که نیروهای کانادایی بخاطرآزاد شدن همسایه اش جان خویش را به کشتن دهند. تناقضات به شدت عجیب وشگفت انگیزی توام با پیچیده گیهای سیاست جهانی بنظر میرسد. اوتاوا ، بدلایل سیاست داخلی وخارجی ، اوتاوا کماکان به چشم پوشی ازخواست ملت فلسطین ادامه میدهد که با برگ رای دهی نه باشلیک گلوله اظهارمی کند . این سیاست ها ظاهراً اهداف سودمند ِ برآورده می کنند که همه مارا به منظور آزمودن خیلی خیلی ساده واغلب کورکورانه این تعریف که کانادا چگونه درصحنه جهانی ظاهر شود ، به چالش کشیده است . وانگهی ، افغانستان مثال آموزنده ایست ازآنچه گفته آمدیم . نخست اینکه اوتاوا درگیرجنگ است که بدون درنظرداشت واقعیت های داخلی تا حدی زیادی تلاش می کند که درآن خرسندی جورج بوش را بدست آورد. واکنون ، نیروی قدرتمند بیرون ازاراده کانادا ، خبرازهدررفتن خون وسرمایه گذاری می دهد که درمسیراین هدف انجام داده ا ست . مادامیکه بحث روی ادامه ای اوتاوا درافغانستان فراترازسال 2009 به میان می آید ، بی درنگ رایزنی ها وتصمیم گیریها روی امکان ماموریت ناتو درمراکز دیگر آغاز می گردد . اگرتاکتیک واراده خلل ناپذیری ارتش نیرومند مشرف بطرف هرج ومرج متمایل می گردند ، متحدین کانادا حتی پیش ترازآن به تردید بیشتری می افتند تا سهم اندکی ازبارمبارزه علیه تروریسم درافغانستان را بدوش بکشند. بدترازآن ، این است که : اگررزمایش نظامی ایالات متحده امریکا دربازی شطرنجی اش باایران بخاطراشتباه جبران ناپذیر حمله برعراق دچارتغییرمی شود ، افغانستان به کشور نامهربان مبدل می شود که درآن صورت این سوال اوتاوا که مدت ابقاء ماموریت نیروهای کانادایی درافغانستان تاکی خواهد بود به سوال دیگری تغییرشکل میدهد که چگونه می توان این نیروها را بدون ضایعات بیرون و به خانه بازگرداند. البته این دغدغه ای تازه ِ برای وزارت خارجه یا دفاع کانادا نیست . بلکه این خبربرای اغلب کانادایی های جدید است که توسط احزاب لیبرال ومحافظه کاراین کشور هم درارتباط تامل دقیق ماموریت درافغانستان وهم وضعیت منطقه که هرگز ملایم نبوده وحال آشکارا پرمخاطره شده است ، درتاریکی گذاشته شده اند . حال سوال این نیست که نیروهای کانادایی ازماموریت شان برگردند یا ادامه دهد و یا ازین ماموریت ساحلی شانه خالی کند. بلکه قضیه این است که درشرایط که زندگی جوانان یک کشوروملیون ها هزینه مالیاتی درخطراست ، سیاست مداران می باید بی پرده صحبت کنند وشهروندان دقیقا ً به آنان گوش فرا دهند. اگرنه چیزی بیشتری ، حداقل تشدید بحران پاکستان این درس را برای کشوری بیاموزاند که توسط رهبرانش با اعتقاد به اینکه ، خود سرنوشت شانرا درافغانستان بدست دارند آرام می گیرند .

هیچ نظری موجود نیست: