Ads 468x60px

شنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۸

جشنواره سینمای تبعید؛ سایه روشن سیمای افغان


به این مطلب نگاهی بیندازید و بگویید تا چه اندازه بی بی سی بخش فارسی (ایرانی) بی طرفی را رعایت کرده است.

جشنواره سینمای تبعید؛ سایه روشن سیمای افغان


علی امینی نجفی
منتقد سینما




در افغانستان صنعت سینما رفته رفته پا می‌گیرد. از زمان سقوط رژیم طالبان، بسیاری از دست‌اندرکاران سینما به میهن و حرفۀ خود بازگشته و در کنار انبوه جوانان مشتاق فیلم‌سازی، آثاری خلق می‌کنند که گهگاه در خارج نیز به نمایش در می‌آید.
"جشنواره سینمای تبعید" در سوئد چند نمونه از فیلم‌های کوتاه و بلند، داستانی و مستند را به نمایش گذاشت که فیلمسازان افغانی در چند سال اخیر خلق کرده‌اند.
کشوری به سان گذرگاه
عنوان "گذرگاه" (نام منطقه‌ای از شهر کابل) نامی شایسته برای فیلمی از افغانستان است. این کشور در چند سده‌ی گذشته، میدان ترکتازی مهاجمان و چپاولگرانی بوده که از همه سو به این دیار سرازیر شده‌اند. فیلم مستند گذرگاه سرگذشت سه دهه‌ی اخیر افغانستان را با بیانی فشرده و گویا بیان می‌کند؛ از زمان کودتای چپ‌گرایان در سال ۱۹۷۸ تا امروز، که کشور همچنان در تب و تاب جنگ و خشونت می‌سوزد.
فیلم مقاومت مجاهدان را در برابر تجاوز نیروهای اتحاد شوروی (سابق)، سقوط دولت چپگرایان در سال ۱۹۹۲ و سرانجام جنگ و گریز نیروهای داخلی که به تسلط طالبان انجامید را به تصویر کشیده است. در کشمکش‌های خونبار برنده و بازنده پیوسته جا عوض کردند، اما قربانیان همواره یکسان ماندند: مردم افغان؛ و این حرف اصلی فیلم گذرگاه است.
بخش پایانی فیلم مستند گذرگاه که به دوران تسلط حاکمیت طالبان پرداخته، ابعاد خشونت و وحشیگری را در تصاویری زنده به نمایش می‌گذارد: کشتارهای جمعی، پی‌گرد مخالفان، رفتار وحشیانه با زنان و...
عبدالحسین دانش سازنده‌ی فیلم برای ساختن فیلم، دهها ساعت فیلم گرفته و بارها جان خود را به خطر انداخته است. آقای دانش درباره‌ی برخی از صحنه‌های دلخراش فیلم به بی‌بی‌سی توضیح داد که ناگزیر شده است نماهای بسیاری را از فیلم خود حذف کند، تا فیلم برای عموم قابل نمایش باشد.
فیلم نشان می‌دهد که در کنار تجاوزگران، این فرماندهان و جنگجویان بومی بودند که کشوری آباد و آرام را به ویرانه‌ای سوخته بدل کردند. عبدالحسین دانش به خاطر تولید این فیلم از سوی جنگ‌سالاران سابق کشورش تهدید به مرگ شده و به ناگزیر میهن خود را ترک کرده است. او عقیده دارد که دولت کنونی افغانستان در دفاع از جان شهروندان به اندازه‌ی کافی کوشا نیست.
ارزش ناچیز جان انسان‌ها
یک فیلم نسبتا بلند (۸۴ دقیقه) از یان اولدز مستندساز آمریکایی، بر حادثه‌ای تکان‌دهنده پرتو افکنده است. در ماه آوریل سال ۲۰۰۷ یک روزنامه‌نگار جوان افغانی به نام اجمل نقشبندی به دست طالبان افتاد. او که در کار راهنمایی و ترجمه برای گزارشگران خارجی فعال بود، به همراه یک روزنامه‌نگار ایتالیایی در ولایت هلمند در جنوب افغانستان به گروگان گرفته شد.
به دنبال تلاش‌هایی از داخل و خارج، روزنامه‌نگار ایتالیایی به زودی از بند طالبان آزاد شد، اما اجمل نقشبندی، همچنان در اسارت باقی ماند، تا این که طالبان سر از تنش جدا کردند.
تبلیغ دشمنی با ایرانیان
در "جشنواره سینمای تبعید" که بیشتر مسئولان آن ایرانی هستند، فیلم سینمایی "همسایه" نیز به نمایش گذاشته شد. این فیلم ظاهرا بر پایه‌ی ماجرایی "واقعی" ساخته شده است. گفته می‌شود که در سال ۱۳۷۷ مقامات ایرانی صدها نفر از افغانهای زندانی در اردوگاه "سفيدسنگ" (در نزدیکی مشهد) را کشتار كردند.
فیلم "همسایه" به عنوان یک اثر تبلیغی ضدایرانی بحث زیادی برانگیخته است. برخی از رسانه‌های ایرانی سازندگان فیلم را به داشتن تعصب ملی متهم کرده‌اند. به عقیدۀ آنها امروزه صدها هزار افغانی در ایران زندگی می‌کنند، و بسیاری از آنها از مهاجرت به این کشور کمابیش راضی هستند.
حتی برخی از رسانه‌های افغانی از لحن ضدایرانی فیلم انتقاد کرده‌اند، که می‌توان نمونه‌های آن را در تارنماهای گوناگون دید. نخستین انتقاد این است که در واقعیت ماجرا، با این ابعاد وحشتناک، تردید وجود دارد؛ و دیگر آنکه فیلم به طرف‌های دیگری که بی‌تردید در بحران افغانستان دست داشته‌اند، کمترین توجهی نکرده است.
در این که مهاجران افغان در ایران، ظلم و ستم فراوانی متحمل شده‌اند، تردیدی نیست. بسیاری از منتقدان جمهوری اسلامی، حاکمیت مسلط بر ایران را نظامی غیرعادلانه می‌دانند که در بیداد و ستمگری، خودی و بیگانه نمی‌شناسد.
اما فیلم به نقد سیاسی حاکمیت ایران اکتفا نمی‌کند، بلکه تمام ایرانیان را آماج نفرت و کینه‌توزی قرار می‌دهد، تا آنجا که گاه به نژادپرستی (راسیسم) نزدیک می‌شود. در فیلم همه ایرانیان، بدون استثنا، پلید و بیرحم و ددمنش تصویر شده‌اند.
فیلم همسایه ظاهرا با امکانات و عوامل حرفه‌ای تهیه شده است. فیلمنامه را داوود وهاب نوشته و کارگردانی آن را زبیر فرغند بر عهده داشته است. اما ساخت فیلم بسیار سست است و پرداخت آن تقلیدی ناشیانه از فیلم‌های ضدنازی هالیوود. فیلم برای القای زور و اختناق، جز نمایش مکرر برخوردهای خشن و پیکرهای زخمی و سیم‌های خاردار تصویری نمی‌شناسد.
گفته می‌شود که بودجه‌ی فیلم همسایه (به میزان ۳۰۰ هزار دلار) از سوی یک شرکت آمریکایی تأمین شده است.

در "جشنواره سینمای تبعید" چند فیلم داستانی کوتاه نیز از افغانستان به نمایش درآمد.

هیچ نظری موجود نیست: