۴ هفته قبل
شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۸
امریکا چیزهای زیادی برای آموختن دارد
با سلام به همه دوستانی که از طریق این صفحه با ما همراهی دارند. از مسئولان بی بی سی نیز سپاسگزاریم که این فرصت را برای ما دادند تا تجربیات و برداشتهای خود از این سفر را با دوستانیکه عطشی برای دانستن، انگیزه ای برای حرکت، و امیدی به آینده دارند، در میان بگذاریم.
امسال در کنار درسهای مکتب/ مدرسه کار دیگری نیز داشتیم: برنامهی ویژه عکاسی که همراه با «لیسه/ دبیرستان قانون اساسی» در شهر فلادلفیا در ایالات متحدهی آمریکا اجرا میشد. پروژه عکاسی تحت عنوان «ما مردم» با اشتراک 10 دانشآموز از افغانستان و 10 نفر دیگر آز امریکا طراحی شده بود.
محتوای اصلی این برنامه را تبادله فرهنگی میان اقلیتها در هر دو کشور تشکیل میداد. به عبارتی دیگر، از دید اقلیتها به زندگی و نیازمندیهای عصر جدید نگاه میشد.
دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری، برنامه به صورت عملی آغاز شد. راستش، من در اوایل این برنامه را زیاد جدی نمیگرفتم، اما هر چه میگذشت، پیام و محتوای آن برایم عمیقتر میشد و هر روز چیز تازه ای را متوجه میشدم که مرا نسبت به برنامه علاقهمند میساخت.
کشور ما نیز باید تاریخ جدیدش را آغاز کند. آمریکا میتواند برای کشور ما درسهای زیادی بدهد. بیشتر از همه، درس امریکا برای نسل من اهمیت دارد. گاهی پدرم حکایتهای زندگیش را برایم میگوید. حکایتهایی از گذشته که هنوز هم کسانی در صدد زنده نگهداشتن آن هستند. امریکا برای ما میآموزد که چگونه میتوان از گذشته، خوب یا بد، عبور کرد و به آینده اندیشید. کشور من، زیر بار گذشته غرق است. تاریخ پنج هزار و شش هزار ساله دهان همه را آب میاندازد. اما فکر میکنم کاش فرصتی بیابیم که از این گذشته، اندکی به سود آینده جدا شویم.
وقتی دوربین را به گردنم میانداختم و برای عکاسی به این گوشه و آن گوشه محله و شهر سر میزدم، همه چیز با من صحبت میکرد و هر چیزی حنجرهای میشد که حقیقتی و دردی را فریاد میکرد. نگاهها، صداها، چهرهها و..... و لنز دوربین به یک عینک جادویی تبدیل میشد که با آن هر روز و هر لحظه میتوانستم دریافتهای تازهای داشته باشم. حقایق بیشماری را که پیش از این به سادگی و با بیاعتنایی از کنارش میگذشتم، لنز دوربین برایم نشان میداد و کم کم باورهایم را نسبت به خودم و مردمم تغییر میداد. ادامه مطلب ...
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر