قمار هستی؛
«زنده باد مرگ»
داستايفسكي زماني گفته بود:«اگر خدا مرده است، همه چيز جايز است». اين حرف همان قدر صادق است كه نقيض آن:«اگر خدا زنده است، همه چيز جايز است». تروريسم نيهيليستي محصول قرن بيستم است. در آن زمان اما، رد اين ويرانگري پوچگرايانه را فقط در كتابهاي سياه داستايفسكي و نيچه و كافكا مي توانستي بيابي، اما امروز اين شبح فراگير از بين صفحات كتابهاي قديمي به سطح خيابانهاي شهر رسيده است، و همه ي ما آن را زنده گي ميكنيم؛ وحشت (ترور) بخشي از زنده گي هر روزه ي ماست: اگر در كابل و بغداد و لندن هستيم، و يا نيويورك و مسكو و مادريد. در فلم «روز شب روز شب» دختر جواني به نيويورك مي رود تا خودش را انفجار دهد. او هم يك تروريست نيهيليست است. اما نميداند كه خدايش زنده است يا مرده.
«روز شب روز شب» يك فلم وحشتناك است. در آن اما، نه گردني بريده ميشود نه شكمي دريده ميشود، نه زني در بين خون و خنجر دست و پا ميزند، نه طفلي در تاريكي جنگل فرياد ميكشد، نه از «هيولا» خبري هست و نه از «خون آشام» اثري. قصه ي آرام و بي سر وصداي دختر جوان و زيبايي است كه قصد دارد خود را در وسط شهر نيويورك منفجر كند. او خوشگل ترين تروريستي است كه تا هنوز من ديده ام……
ادامه ی این مطلب را در دوشنبه ها بخوانید...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر