۴ هفته قبل
شنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۹
سنگسار، اعتراض ناب
هنر، «تقوايِ عاطفه و احساس است»، بنابراين با هنر ميتوان احساسِ عاطفهيِ سرشار ازگناهِ افغانيرا تطهير کرد. هدف من از رويآوردن به به موسيقي يک هدفِ اخلاقي است:پالايشِ احساس و عاطفة اين جامعه از گناهِ تاريخي.» بی تردید، فاصلهگيريِ از اين ابتذال بدون تغيير نگرشِ اساسي نسبت به هنر امکان ندارد. يگانه راه آن است که مضامينِ اخلاقي را در پيکربنديِ هنري وارد کنيم. يعني به جاي "افغان" "افغان" و "دلبرک" "دلبرک"، "کابلجان"، "کابلجان" و اينچيزها، بايد ايدههايِ جدي تر و انسانيتر را طرح کرد؛ ايدههايِ که باورهايِ اسياسيِ جامعهرا به چالش ميکشند و در آن «کابل فقط "جان" نيست، شهرِ خون و فاجعه نيز هست.» . من براي کارهايم مضامينِ روشنفکرانه انتخاب کردهام. ميتوانم از آهنگِ سنگسار نام ببرم. در آهنگِ سنگسار، کوشش کردهام به مخاطبانم بگويم که سنگسارِ قانونِ ازلي نيست، اين قانونرا آدميان ساختهاند. روزي اين سنگها تمام خواهند شد، روزي کذب و خطاي «حرفهايِ رنگارنگ» و سرشار از «نيرنگ» کسانی که از سنگسار قانونِ کنترل ساخته و اين دريافتِ خطاي شان را به خدا نسبت ميدهند، برملا خواهد شد. ادامه مطلب
جمعه، فروردین ۰۶، ۱۳۸۹
حمایت از وبلاگ نویس افغان
ظاهر نظری، مدیر وبلاگ "زندگی در بامیان" است. نظری یکی از اعضای فعال کانون وبلاگنویسان افغانستان است. وبلاگ آقای نظری در ششمین دور مسابقات جهانی وبلاگ نویسی دویچه وله از بین هزاران وبلاگ به مرحله یازده برترین وبلاگهای فارسی دست یافته است. وبلاگ آقای نظری تنها وبلاگ افغانی است که در میان 10 وبلاگنویس ایرانی در رقابت آزاد قرار گرفته است. مدیران و اعضای فعال کانون، حمایتش را از وبلاگ " زندگی در بامیان" اعلام نموده و از تمام وبلاگنویسان افغان تقاضامند است تا به این وبلاگ رای بدهند.
مختصر در باره وبلاگ زندگی در بامیان
وبلاگ زندگی در بامیان، از میان 8300 وبلاگ توانست در ردیف 187 وبلاگ ممتاز راه یابد و سرانجام جزء یازده وبلاگ برتر فارسی و تنها وبلاگ از افغانستان انتخاب شده است. برای رسیدن به مرحله نهایی باید خوانندگان و طرفداران آنها رأی بدهند، رأی آنهاست که این برندگان این مرحله را تعیین می کند.
خصوصیتهای وبلاگ
وبلاگ زندگی در بامیان با چنین خصوصیتهای از دیگر وبلاگها متمایز است: تا حدی دقیق، ساده ، علی رغم مشکلات و محدویتها در بامیان ولی حداقل هفته یک بار بروز میشود. برای آقای نظری شفاف بودن، رعایت مرزهای اخلاقی، آگاهی رسانی، انعکاس فریاد کسانی که حرفی برای گفتن دارند از جمله مسایل مهمی است.
چرا باید به وبلاگ نظری رای دهید؟
آقای نظری حدود دو سال است که وبلاگ مینویسد. او میگوید:با وبلاگ زندگی می کنم، فکر می کنم وبلاگ دریچه ای برای درست اندیشیدن، برای نشر آنچه برای گفتن داری و فرصت برای بازگویی نداری، اطلاع رسانی یک حق است، خیلی از معلومات بامیان برای آنانی که در اقصی نقاط عالم زندگی می کنند و به این معلومات ضرورت دارند و حق دارند دسترسی داشته باشند نمی رسید، تصمیم گرفتم دسترسی به این حق را به عنوان یک تکلیف مساعد سازم.
آقای نظری میگوید: من از طریق وبلاگ دوستان زیادی در داخل و خارج پیدا کردم، آنها به من و نوشته هایم احترام دارند، دایم تشویق می کنند، بعضی وقت ها از من انتقاد می کنند، این انتقادها بر بسیاری از نوشته ها و افکارم تأثیر گذاشته اند و مرا مسئولیت پذیر تر کرده ان.
در ضمن او میگوید، خیلی از جوانان بامیان را به وبلاگ تشویق کرده و توصیه میکنند که کار شان را ادامه بدهند.
پیام آقای نظری به خوانندگان وبلاگش
نظری: چه برنده شوم، چه نشوم نوشتن را ادامه خواهم داد، اما اگر برنده شوم خود انرژی مضاعفی است که در دهکده جهانی وب و وبلاگ، به ویژه هموطنان عزیز افغان خود را نزدیک تر احساس خواهم کرد.
نحوه رای دهی:
این صحفه را باز کنید. بعد به پاین صفحه رفته در بخش بهترین وبلاگ فارسی، در سمت چپ، روی "زندگی در بامیان" کلیک کنید.
در گوشه چپ، روی نوار بنفش کلیک کنید. بعد صفحه را پاین بکشید، نام و ایمیل تان را درج کنید. گزینه "ضوابط را مطالعه کردم" را تک مارک بزنید و کد تصور را در خانه خالی تایپ کنید. سرانجام روی دکمه ارسال کلیک کنید.
مختصر در باره وبلاگ زندگی در بامیان
وبلاگ زندگی در بامیان، از میان 8300 وبلاگ توانست در ردیف 187 وبلاگ ممتاز راه یابد و سرانجام جزء یازده وبلاگ برتر فارسی و تنها وبلاگ از افغانستان انتخاب شده است. برای رسیدن به مرحله نهایی باید خوانندگان و طرفداران آنها رأی بدهند، رأی آنهاست که این برندگان این مرحله را تعیین می کند.
خصوصیتهای وبلاگ
وبلاگ زندگی در بامیان با چنین خصوصیتهای از دیگر وبلاگها متمایز است: تا حدی دقیق، ساده ، علی رغم مشکلات و محدویتها در بامیان ولی حداقل هفته یک بار بروز میشود. برای آقای نظری شفاف بودن، رعایت مرزهای اخلاقی، آگاهی رسانی، انعکاس فریاد کسانی که حرفی برای گفتن دارند از جمله مسایل مهمی است.
چرا باید به وبلاگ نظری رای دهید؟
آقای نظری حدود دو سال است که وبلاگ مینویسد. او میگوید:با وبلاگ زندگی می کنم، فکر می کنم وبلاگ دریچه ای برای درست اندیشیدن، برای نشر آنچه برای گفتن داری و فرصت برای بازگویی نداری، اطلاع رسانی یک حق است، خیلی از معلومات بامیان برای آنانی که در اقصی نقاط عالم زندگی می کنند و به این معلومات ضرورت دارند و حق دارند دسترسی داشته باشند نمی رسید، تصمیم گرفتم دسترسی به این حق را به عنوان یک تکلیف مساعد سازم.
آقای نظری میگوید: من از طریق وبلاگ دوستان زیادی در داخل و خارج پیدا کردم، آنها به من و نوشته هایم احترام دارند، دایم تشویق می کنند، بعضی وقت ها از من انتقاد می کنند، این انتقادها بر بسیاری از نوشته ها و افکارم تأثیر گذاشته اند و مرا مسئولیت پذیر تر کرده ان.
در ضمن او میگوید، خیلی از جوانان بامیان را به وبلاگ تشویق کرده و توصیه میکنند که کار شان را ادامه بدهند.
پیام آقای نظری به خوانندگان وبلاگش
نظری: چه برنده شوم، چه نشوم نوشتن را ادامه خواهم داد، اما اگر برنده شوم خود انرژی مضاعفی است که در دهکده جهانی وب و وبلاگ، به ویژه هموطنان عزیز افغان خود را نزدیک تر احساس خواهم کرد.
نحوه رای دهی:
این صحفه را باز کنید. بعد به پاین صفحه رفته در بخش بهترین وبلاگ فارسی، در سمت چپ، روی "زندگی در بامیان" کلیک کنید.
در گوشه چپ، روی نوار بنفش کلیک کنید. بعد صفحه را پاین بکشید، نام و ایمیل تان را درج کنید. گزینه "ضوابط را مطالعه کردم" را تک مارک بزنید و کد تصور را در خانه خالی تایپ کنید. سرانجام روی دکمه ارسال کلیک کنید.
یکشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۹
پیام کانون به مناسبت سال نو
يا مقلب القلوب الابصار
يا مدبر الليل و النهار
يا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الي احسن الحال
کانون وبلاگ نویسان افغانستان، سال نو 1389 را به تمام اعضای کانون و تمام وبلاگ نویسان افغان تبریک گفته و سال نیکو و عاری از خشونت و محدودیت بر انترنت، وبلاگ نویسی و آزادی بیان را برای همه آرزو می کند.
کانون مثل گذشته ها برنامه های آموزشی اش را ادامه خواهد داد و برای بهینه سازی و عام سازی فرهنگ وبلاگ نویسی در کشور از هیچ اهتمام کوتاهی نخواهد کرد.
کانون وبلاگ نویسان افغانستان، از تمام وبلاگ نویسان تقاضامند است تا در اعتراض علیه سانسور انترنت از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ و وزارت مخابرات بپیوندند و نگرانی و انزجار شان را ابراز دارد.
آزادی بیان حق هر وبلاگ نویس افغان است و طبق معاهده بن، یکی از اساسی ترین پایه های حکومت دموکراتیک و مورد حمایت جهانی آزادی بیان و دسترسی آزاد و بدون سانسور به انترنت و بلاگ هاست که هیچ دولت مستبدی نمی تواند شهروندانش را با برخورداری از آن محروم سازد.
اعضای محترم کانون در نظر دارند تا به زودی طومار اعتراض علیه سانسور انترنت تهیه کنند و از تمام وبلاگ نویسان و کسانی که به دنیای مجازی دسترسی دارند تقاضا خواهند کرد تا آن را امضاء کنند.
کانون
يا مدبر الليل و النهار
يا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الي احسن الحال
کانون وبلاگ نویسان افغانستان، سال نو 1389 را به تمام اعضای کانون و تمام وبلاگ نویسان افغان تبریک گفته و سال نیکو و عاری از خشونت و محدودیت بر انترنت، وبلاگ نویسی و آزادی بیان را برای همه آرزو می کند.
کانون مثل گذشته ها برنامه های آموزشی اش را ادامه خواهد داد و برای بهینه سازی و عام سازی فرهنگ وبلاگ نویسی در کشور از هیچ اهتمام کوتاهی نخواهد کرد.
کانون وبلاگ نویسان افغانستان، از تمام وبلاگ نویسان تقاضامند است تا در اعتراض علیه سانسور انترنت از طرف وزارت اطلاعات و فرهنگ و وزارت مخابرات بپیوندند و نگرانی و انزجار شان را ابراز دارد.
آزادی بیان حق هر وبلاگ نویس افغان است و طبق معاهده بن، یکی از اساسی ترین پایه های حکومت دموکراتیک و مورد حمایت جهانی آزادی بیان و دسترسی آزاد و بدون سانسور به انترنت و بلاگ هاست که هیچ دولت مستبدی نمی تواند شهروندانش را با برخورداری از آن محروم سازد.
اعضای محترم کانون در نظر دارند تا به زودی طومار اعتراض علیه سانسور انترنت تهیه کنند و از تمام وبلاگ نویسان و کسانی که به دنیای مجازی دسترسی دارند تقاضا خواهند کرد تا آن را امضاء کنند.
کانون
شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۸
موفقیت دانشآموزان معرفت مبارک باد!
نتایج کانکور متقاضیان دانشگاههای افغانستان اعلام شد. از مجموع 63 نفر از فارغان امسال لیسه عالی معرفت، شصت نفر موفق شدند و سه نفر بینتیجه ماندند. این مجموعه حدود نود و پنج در صد کامیابی را نشان میدهند.
فارغان امسال معرفت شامل 39 نفر دختر و 24 نفر پسر بود که از مجموع دختران دو نفر و از پسران یک نفر بینتیجه ماندند و بقیه در رشتههای طب معالجوی، طب استوماتولوژی، نرسنگ، فارمسی، انجنیری (مرکز و پلتخنیک)، اقتصاد، حقوق، علوم اجتماعی، ادبیات، ژورنالیسم، هنرهای زیبا، ساینس، روانشناسی و علوم تربیتی، کامپیوتر ساینس، اداره و حسابداری، زمینشناسی، علوم صحی غضنفر، رادیولوژی، تکنالوژی معلوماتی و تعلیم و تربیه کامیاب شدند.
موفقیت این عزیزان را به همهی دوستان تبریک میگوییم.
امریکا چیزهای زیادی برای آموختن دارد
با سلام به همه دوستانی که از طریق این صفحه با ما همراهی دارند. از مسئولان بی بی سی نیز سپاسگزاریم که این فرصت را برای ما دادند تا تجربیات و برداشتهای خود از این سفر را با دوستانیکه عطشی برای دانستن، انگیزه ای برای حرکت، و امیدی به آینده دارند، در میان بگذاریم.
امسال در کنار درسهای مکتب/ مدرسه کار دیگری نیز داشتیم: برنامهی ویژه عکاسی که همراه با «لیسه/ دبیرستان قانون اساسی» در شهر فلادلفیا در ایالات متحدهی آمریکا اجرا میشد. پروژه عکاسی تحت عنوان «ما مردم» با اشتراک 10 دانشآموز از افغانستان و 10 نفر دیگر آز امریکا طراحی شده بود.
محتوای اصلی این برنامه را تبادله فرهنگی میان اقلیتها در هر دو کشور تشکیل میداد. به عبارتی دیگر، از دید اقلیتها به زندگی و نیازمندیهای عصر جدید نگاه میشد.
دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری، برنامه به صورت عملی آغاز شد. راستش، من در اوایل این برنامه را زیاد جدی نمیگرفتم، اما هر چه میگذشت، پیام و محتوای آن برایم عمیقتر میشد و هر روز چیز تازه ای را متوجه میشدم که مرا نسبت به برنامه علاقهمند میساخت.
کشور ما نیز باید تاریخ جدیدش را آغاز کند. آمریکا میتواند برای کشور ما درسهای زیادی بدهد. بیشتر از همه، درس امریکا برای نسل من اهمیت دارد. گاهی پدرم حکایتهای زندگیش را برایم میگوید. حکایتهایی از گذشته که هنوز هم کسانی در صدد زنده نگهداشتن آن هستند. امریکا برای ما میآموزد که چگونه میتوان از گذشته، خوب یا بد، عبور کرد و به آینده اندیشید. کشور من، زیر بار گذشته غرق است. تاریخ پنج هزار و شش هزار ساله دهان همه را آب میاندازد. اما فکر میکنم کاش فرصتی بیابیم که از این گذشته، اندکی به سود آینده جدا شویم.
وقتی دوربین را به گردنم میانداختم و برای عکاسی به این گوشه و آن گوشه محله و شهر سر میزدم، همه چیز با من صحبت میکرد و هر چیزی حنجرهای میشد که حقیقتی و دردی را فریاد میکرد. نگاهها، صداها، چهرهها و..... و لنز دوربین به یک عینک جادویی تبدیل میشد که با آن هر روز و هر لحظه میتوانستم دریافتهای تازهای داشته باشم. حقایق بیشماری را که پیش از این به سادگی و با بیاعتنایی از کنارش میگذشتم، لنز دوربین برایم نشان میداد و کم کم باورهایم را نسبت به خودم و مردمم تغییر میداد. ادامه مطلب ...
جمعه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۸
از کابل تا واشنگتن: فرصتی برای دوستی
یادداشت های این صفحه مربوط به شماری از دانش آموزان افغان (مدرسه معرفت) است که به دعوت مدرسه قانون اساسی فلادلفیا و حمایت مالی موزه این شهر، از کابل به واشنگتن سفر کرده اند.
این دانش آموزان، یک هفته مهمان دختران و پسران هم سن و سال خود بوده اند، از مراکز آموزشی و فرهنگی واشنگتن و فلادلفیا دیدار کرده اند، با مقام هایی آمریکایی گفت و گو کرده اند و در باز گشت به کابل، یاد داشت های خود را برای سایت فارسی بی بی سی فرستاده اند.
نوشته های این صفحه یاد داشت های روزانه این دانش آموزان است که دیدگاهها و دغدغه های آنها را قبل از سفر و در هنگام سفر نشان می دهد.
در یاد داشت ها دانش آموزان افغان سعی کرده اند نشان دهند که فاصله میان کابل واشنگتن چقدر است؟ این دوشهر چه تفاوت هایی دارند، آمریکای قبل از سفر و بعد از سفر برای آنها چقدر متفاوت است و دانش آموزانی که برای اولین بار بیرون از کشور خود و به پایتخت قدرتمند ترین کشور جهان سفر می کنند، دنیای امروز را چگونه می بینند. ادامه مطلب ...
وبلاگستان و ورود به دنیای هنر
در هفته «اینترنت، قدرت برتر»، اینبارسری زدهایم به یک وبلاگ نویس افغان. در افغانستان اینترنت زندگی بسیاری ها را متحول کرده است. عده ای از نویسندگان که قادر به پرداخت هزینه چاپ کتابهایشان نیستند، برای نشان دادن وجودشان به وبلاگ روی آورده اند. حسینه انوری دانشجوی رشته الهیات دانشگاه کابل و مسئول وبلاگ واژگان مهر است که به موضوعات ادبی می پردازد.
چهارشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۸
تلویزیون طلوع و مردسالاری
دیشب تلویزیون طلوع در برنامه سیاه و سپید سعی کرد 100 روز نخست یا ( ماه عسل ) آقای کرزی را بررسی کند. این تلویزیون از بدو آغازش تا حال نسبت به دیگر رسانه های تصویری موفق تر و مبتکر تر عمل کرده است. گرچه در بعضی برنامه ها و جبهه گیری های این رسانه و پالیسی نشراتی و پوشش خبری اش میتوان به وضوح تبعیض را دید اما این ابتکار بحث های داغ توانسته است بیننده های زیادی را جلب کند.
بحث سیاه و سپید با حضور داکتر عبدالله عبدالله از جبهه مخالف( اپوزیسیون) ، داکتر اشرف غنی شخص بین البین نه مخالف نه موافق ، داکتر رنگین دادفر اسپنتا مشاور امنیت ملی آقای کرزی و داکتر اشرف غنی مشاوراقتصادی ریاست جمهوری دو مامور دولتی و چند مهمان ویژه به شمول قسیم اخگر و عزیز رفیعی و حدود سی جوان دعوت شده بودند. چند نکته جالب در این بحث یافتم و خواستم روی صفحه را سیاه کنم.
اول : در این برنامه فقط دو زن یکی ثریا پرلیکا و یک دخترک محصل دعوت شده بود که حتی نه خودش را معرفی کرد و نه سوالی داشت. معلوم میشود که نه تنها گردانندگان این برنامه طلوع بلکه خود ما هم در این جامعه هنوز به حضور برابر زنان و دادن فرصت های مناسب به زنان باور و ایمان نداریم که باید این را بپذیریم. حتی میشد خانم های باسواد تری را از میان این همه زنان در این برنامه دعوت کرد که باید خانم ها از طلوع و گردانندگان مردسالار آنان پرسید.
دوم: بحث عدالت بود که آقای عبدالله مورد پرسش قرار گرفت و او هم خیلی سریع طفره رفت و گپ ها تکراری گفت اما نگفت که دوستان و هم رزمانش که متهم به نقض حقوق بشر اند ،چگونه باید در پنج سال آینده مورد بازپرس قرار گیرند ولی اشرف غنی تا حدی چیز های برای گفتن داشت و خودش خوب میفهمید که چی میگوید یعنی سعی میکرد تا نظر جوانان را جلب کند. میخواستم نظر آقای اسپنتای سوسیال دموکرات را در مورد عدالت بشنوم که خودش بدون هراس و به اصطلاح بی پرده گفته بود که وی در این دور جدید تاوان آوردن معدود هزاره ها را در وزارت خارجه پس میدهد.
سوم اشتباهاتی بود که گاهی در بحث ها پیش می آید مثلا اسپنتا شعر " شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل – کجا داند حال ما سبکساران ساحل ها " حضرت حافظ را اشتباه کرد و اشرف غنی گفت که قوه مقننه می تواند که اعضای پارلمان را خلع صلاحیت کند که داکتر عبدالله به کمکش شتافت و سخن به دهانش گذاشت و اصلاحش کرد.
ولی به هر حال بحث جالبی بود ، خیلی استفاده بردم امیدوارم که این گفتگو ها به گفتمان بیانجامد و به حل مشکل عدالت، قانون پذیری و فضای هم پذیری و صلح کمک کند. که در اینجا رسانه های کشور باید بصورت دوامدار و بی طرفانه مسایل را بشکافند
بحث سیاه و سپید با حضور داکتر عبدالله عبدالله از جبهه مخالف( اپوزیسیون) ، داکتر اشرف غنی شخص بین البین نه مخالف نه موافق ، داکتر رنگین دادفر اسپنتا مشاور امنیت ملی آقای کرزی و داکتر اشرف غنی مشاوراقتصادی ریاست جمهوری دو مامور دولتی و چند مهمان ویژه به شمول قسیم اخگر و عزیز رفیعی و حدود سی جوان دعوت شده بودند. چند نکته جالب در این بحث یافتم و خواستم روی صفحه را سیاه کنم.
اول : در این برنامه فقط دو زن یکی ثریا پرلیکا و یک دخترک محصل دعوت شده بود که حتی نه خودش را معرفی کرد و نه سوالی داشت. معلوم میشود که نه تنها گردانندگان این برنامه طلوع بلکه خود ما هم در این جامعه هنوز به حضور برابر زنان و دادن فرصت های مناسب به زنان باور و ایمان نداریم که باید این را بپذیریم. حتی میشد خانم های باسواد تری را از میان این همه زنان در این برنامه دعوت کرد که باید خانم ها از طلوع و گردانندگان مردسالار آنان پرسید.
دوم: بحث عدالت بود که آقای عبدالله مورد پرسش قرار گرفت و او هم خیلی سریع طفره رفت و گپ ها تکراری گفت اما نگفت که دوستان و هم رزمانش که متهم به نقض حقوق بشر اند ،چگونه باید در پنج سال آینده مورد بازپرس قرار گیرند ولی اشرف غنی تا حدی چیز های برای گفتن داشت و خودش خوب میفهمید که چی میگوید یعنی سعی میکرد تا نظر جوانان را جلب کند. میخواستم نظر آقای اسپنتای سوسیال دموکرات را در مورد عدالت بشنوم که خودش بدون هراس و به اصطلاح بی پرده گفته بود که وی در این دور جدید تاوان آوردن معدود هزاره ها را در وزارت خارجه پس میدهد.
سوم اشتباهاتی بود که گاهی در بحث ها پیش می آید مثلا اسپنتا شعر " شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل – کجا داند حال ما سبکساران ساحل ها " حضرت حافظ را اشتباه کرد و اشرف غنی گفت که قوه مقننه می تواند که اعضای پارلمان را خلع صلاحیت کند که داکتر عبدالله به کمکش شتافت و سخن به دهانش گذاشت و اصلاحش کرد.
ولی به هر حال بحث جالبی بود ، خیلی استفاده بردم امیدوارم که این گفتگو ها به گفتمان بیانجامد و به حل مشکل عدالت، قانون پذیری و فضای هم پذیری و صلح کمک کند. که در اینجا رسانه های کشور باید بصورت دوامدار و بی طرفانه مسایل را بشکافند
سهشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۸
دوشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۸
نقشي روي ديوار
به تاريخ 19 جدي 1373، در شدت فقر نان و اميد و عاطفه در كابل، انفجاري در دهن كوچة قلعة وزير متصل به سرك كارته 3 حد اقل هشت آدم را از روي زمين برداشت و به هوا پرتاب كرد. در ميان اين هشت آدم پيرمردي كه سرپرست زن معيوب و سه دختر خوردسالش بود، نيز نيمي به هوا رفت و نيمي روي ديوار نقش شد. با اين قصه چشم خود را ميبندم و خاطرهاي را تجديد ميكنم؛ اما ميخواهم اين سوال را نيز مطرح كنم كه قصههايي از اين دست چند برشي از واقعيتهاي جنگ در كابل خواهند بود؟
***
از روزي كه با او آشنا شدم، تقريباً هر وقتي كه فرصت مييافتم نزدش ميرفتم و او را به حرف ميآوردم. دهن كوچة گلآلود قلعة وزير، نزديك سرك پخته، در كمرة ديوار براي خود جا خوش كرده و بساطش را پهن نموده بود. عينكهايش از همان جنس عينكهاي قديمي بود كه معمولاً پيرمردان بر چشم ميگذارند و دستههاي آن را با تاري پشت گوششان بسته ميكنند. او موچي بود.
آشنايي ما از يك تضادف شروع شد. بوتهايم به دوختن ضرورت داشت. وقتي از ميان تمام موچيها چشمم به او افتاد، پيش رفتم و خواهش كردم كه در دوختن بوتهايم كمك كند. پيرمرد با مهرباني نگاهش را به من دوخت و گفت: «اين كمك نيست. كاري براي خودم است. تشكر هم ندارد.» ادامه مطلب...
***
از روزي كه با او آشنا شدم، تقريباً هر وقتي كه فرصت مييافتم نزدش ميرفتم و او را به حرف ميآوردم. دهن كوچة گلآلود قلعة وزير، نزديك سرك پخته، در كمرة ديوار براي خود جا خوش كرده و بساطش را پهن نموده بود. عينكهايش از همان جنس عينكهاي قديمي بود كه معمولاً پيرمردان بر چشم ميگذارند و دستههاي آن را با تاري پشت گوششان بسته ميكنند. او موچي بود.
آشنايي ما از يك تضادف شروع شد. بوتهايم به دوختن ضرورت داشت. وقتي از ميان تمام موچيها چشمم به او افتاد، پيش رفتم و خواهش كردم كه در دوختن بوتهايم كمك كند. پيرمرد با مهرباني نگاهش را به من دوخت و گفت: «اين كمك نيست. كاري براي خودم است. تشكر هم ندارد.» ادامه مطلب...
یکشنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۸
قاب عكس از "راي زنان"
نوشته: فرشاد فرزاد
دعوتنامه نمايشگاه اي بدستم رسيد ، بازش ميكنم ، مي خوانم نمايشگاهي به است از جنس دوم (زنان نصف اجتماع)، بي ترديد به گوشه اي پرتش كردم، چرا زنان ؟
از جايم بلند ميشوم دو قدم دور تر دهن دروازه وزارت خارجه ايستاده ام. كسي صدايم ميزند " بصير سيرت است" دو روز بعد نمايشگاه را فراموش نكني؟!
از جايم بلند ميشوم دو قدم دور تر دهن دروازه وزارت خارجه ايستاده ام. كسي صدايم ميزند " بصير سيرت است" دو روز بعد نمايشگاه را فراموش نكني؟!
بجواب گفتم نه عزيز حتمآ ميايم .
"يادم آمد، من وعده كرده بودم كه حتمآ يك روزي آثارعكاسان افغان را خواهم ديد. در كتابچه يادداشتم نوشتم كه نمايشگاه عكس "راي زنان" واقع هنرستان ملي كه از روز شنبه 15 حوت آغاز و تا 23 حوت 1388 ادامه دارد.
هنرستان ملي جايي است كه همه هنر مندان افغان در آن جا آثارشان را به نمايش گذاشته اند ، جاييكه تا هنوز از چشم ها دور است و عده اي كمي مردم از نمايشگاه هنرستان ملي ديدن مكنند.
در صالون كوچك سخنراني جريان دارد . زنان و مردان در كنار هم، آنهم به مناسبت هشتم مارچ روز همبستگي زنان گرد آمده اند.
مسوول هنرستان ملي در رابطه با تاريخچه عكاسي صحبت ميكند و در ادامه از بصير سيرت ميخواهد تا در مورد نمايشگاه معلومات ارايه نمايد.
بصيرسيرت عكاس جوان كه سالها در رابطه با هنر عكاسي كار كرده است ميگويد: اين نمايشگاه به كمك مالي موسسه همکاری های تخنیکی آلمان، پروژه ادغام و شامل سازی جندر(GTZ-GM) و صندوق انکشافی ملل متحد برای زنان (UNIFEM)برگزار شده است. همكاري هاي بي مثال اين موسسات به ما روحيه جمع آوري عكس هاي را داد كه سالهاست جامعه مرد سالار افغان مشاركت سياسي زنان را در انتخابات ملموس ندانسته و امروز با ديدن عكسها با اين نتيجه خواهيد رسيد كه زنان در واقع بخش عظيم از تمام راي دهندگان سراسر افغانستان اند كه با تجمعات خود نشان دادند كه زنان ميتوانند در قدرت و حكومت مرد سالار به حيث شخصيت هاي بارز و تاثير در همه تصميم گيري هاي ملي و بين المللي از حقوق انساني خود و همه جوامع افغاني دفاع نمايند.
"يادم آمد، من وعده كرده بودم كه حتمآ يك روزي آثارعكاسان افغان را خواهم ديد. در كتابچه يادداشتم نوشتم كه نمايشگاه عكس "راي زنان" واقع هنرستان ملي كه از روز شنبه 15 حوت آغاز و تا 23 حوت 1388 ادامه دارد.
هنرستان ملي جايي است كه همه هنر مندان افغان در آن جا آثارشان را به نمايش گذاشته اند ، جاييكه تا هنوز از چشم ها دور است و عده اي كمي مردم از نمايشگاه هنرستان ملي ديدن مكنند.
در صالون كوچك سخنراني جريان دارد . زنان و مردان در كنار هم، آنهم به مناسبت هشتم مارچ روز همبستگي زنان گرد آمده اند.
مسوول هنرستان ملي در رابطه با تاريخچه عكاسي صحبت ميكند و در ادامه از بصير سيرت ميخواهد تا در مورد نمايشگاه معلومات ارايه نمايد.
بصيرسيرت عكاس جوان كه سالها در رابطه با هنر عكاسي كار كرده است ميگويد: اين نمايشگاه به كمك مالي موسسه همکاری های تخنیکی آلمان، پروژه ادغام و شامل سازی جندر(GTZ-GM) و صندوق انکشافی ملل متحد برای زنان (UNIFEM)برگزار شده است. همكاري هاي بي مثال اين موسسات به ما روحيه جمع آوري عكس هاي را داد كه سالهاست جامعه مرد سالار افغان مشاركت سياسي زنان را در انتخابات ملموس ندانسته و امروز با ديدن عكسها با اين نتيجه خواهيد رسيد كه زنان در واقع بخش عظيم از تمام راي دهندگان سراسر افغانستان اند كه با تجمعات خود نشان دادند كه زنان ميتوانند در قدرت و حكومت مرد سالار به حيث شخصيت هاي بارز و تاثير در همه تصميم گيري هاي ملي و بين المللي از حقوق انساني خود و همه جوامع افغاني دفاع نمايند.
نمايشگاه توسط سفير آلمان ، نماينده وزارت اطلاعات و فرهنگ، نماينده پارلمان افغانستان و نمايندگان كميسيون مستقل انتخابات ، جي تي زيد ، و يوان اف ام افتتاح ميشود.
نمايشگاهي بنام "راي زنان" گرچه در افغانستان تازه نبود اما اندوخته هاي زنانه ي زنان افغان كه با مشت هاي گره خورده، پشت صندوق هاي راي منتظر انتخاب ديده ميشوند ، شگفت آور است.
فضای کوچک اتاقها به سرعت پر میشود و بازدیدکنندگان خارجی و داخلی را غرق تابلوعکسهایی میکند که با سلیقۀ خاص هنرمندان عکاس افغان، بر دیوارهاي هنرستان قرار گرفتهاند. برخیها در سکوت به تماشا پرداختهاند و برخی دیگر حیرتزده از دیدن تصاویر و عدهای هم با لبخندهای تلخ و نگاههای مضطربی، تابلوها را میبینند، گویا رشتۀ ارتباطی ازقدرت زنان كه در زندگیشان متبلور است را در لابهلای تصاویر مییابند.
من روحيه بسياربدي را نسبت به زنان داشته ام ، انگار كه اين نمايشگاه مسير ديدم را تغيير داده و من شفته ديدن عكس ها ميشوم .
احساس میکنم، جغرافیای نفرینشدهای که جنگ و خشونت را در دامان خود پرورانده و همۀ تار و پودش با درد و رنج گره خورده، چارهای جز این برای ساکنانش نمیگذارد؛ فرار، رجعت به تخیل و سر دشمنی با هر آن چه بوده و هست، گذاردن.
مردم ما عقدۀ نداشتنهای زیادی را تجربه کردند. تاریخمان تاریخ عقده است و حالا متبحرترین خودسانسوریهای جهان، در این جا یافت میشوند.
چیزی که حتا عکسها راویان خوبی برای آنند. روایتی که هر بار با بعضی از این عکسها و به مناسبتهای خاصی برایم بازگو شده بودند. روزی به بهانۀ محو خشونت علیه زنان و روزی دیگر به بهانۀ صلح و صدها بهانههای اینچنینی دیگر.اما این بار عکسهای "راي زنان" بر ديوار هاي نفرين شده دست مرد هاي مثل من با رنجهای طولانی و خوشیهای شاید ناپایدارشان، زندگیهایشان و جامعهشان که اکثراً برتافته از فرهنگ و رسوم متفاوت جامعۀ افغانی است و همین مجموعه متمايز ترين كه باصد وده تابلو با هزاران روایت بر دیوارها لرزه بر اندام هر بینندهای خواهد افگند و این سؤال را در ذهن هر فردی تکثیر خواهد کرد که بر افغانستان چه میگذرد؟ و زنان در كجايي اين جغرافيا مورد خشونت ، تجاوز و زندان ديوار هاي آهنين ساخته پراخته مردان نشده اند قرار دارند ؟
در دل آرزو میکنم، ای کاش این عکسهای زیبا، اما تأثرانگیز، از بطن افغانستان دیروز میبود و امروز، تنها زنده شدن خاطرات تلخ گذشته، اما افسوس.
شكي نيست كه عكاسان افغان دست آورد خوبي نداشته اند اما امروز اين عكاسان كه از طرف موسسات بين المللي داخلي و خارجي كمك ميشوند شهكاري هاي را كرده اند كه اين نمايشگاه يكي از دست آورد هاي مهم براي نشان دادن حضور سياسي زنان است.خانه فيلم و عكس كابل كه توسط بصير سيرت بنيان گزاري شده تا هنوز چندين نمايشگاهي معتبري را در افغانستان برگزار كرده است .
آثاري اين نمايشگاه توسط عكاسان چون: بصير سيرت ، ذكيه مرادي ، حبيبه صادقي ، عادله غزل، نجيب فرزاد ، رضا يمك ، برات باتورو رضا ساحل گرفته نمادين اما از چهار ولايت افغانستان (كابل ، مزارشريف ،هرات و جلال آباد) جمع اوري شده اند.
جاي بسا اميد هست كه اين نمايشگاه در ولايات افغانستان انتقال داده شود تا زنان از ديدن اين عكس ها درس قوي تر بر اساس عظم راسخ براي حضور بيشتر شان را در انتخابات پيشروي در سال روان داشته باشند.
فضای کوچک اتاقها به سرعت پر میشود و بازدیدکنندگان خارجی و داخلی را غرق تابلوعکسهایی میکند که با سلیقۀ خاص هنرمندان عکاس افغان، بر دیوارهاي هنرستان قرار گرفتهاند. برخیها در سکوت به تماشا پرداختهاند و برخی دیگر حیرتزده از دیدن تصاویر و عدهای هم با لبخندهای تلخ و نگاههای مضطربی، تابلوها را میبینند، گویا رشتۀ ارتباطی ازقدرت زنان كه در زندگیشان متبلور است را در لابهلای تصاویر مییابند.
من روحيه بسياربدي را نسبت به زنان داشته ام ، انگار كه اين نمايشگاه مسير ديدم را تغيير داده و من شفته ديدن عكس ها ميشوم .
احساس میکنم، جغرافیای نفرینشدهای که جنگ و خشونت را در دامان خود پرورانده و همۀ تار و پودش با درد و رنج گره خورده، چارهای جز این برای ساکنانش نمیگذارد؛ فرار، رجعت به تخیل و سر دشمنی با هر آن چه بوده و هست، گذاردن.
مردم ما عقدۀ نداشتنهای زیادی را تجربه کردند. تاریخمان تاریخ عقده است و حالا متبحرترین خودسانسوریهای جهان، در این جا یافت میشوند.
چیزی که حتا عکسها راویان خوبی برای آنند. روایتی که هر بار با بعضی از این عکسها و به مناسبتهای خاصی برایم بازگو شده بودند. روزی به بهانۀ محو خشونت علیه زنان و روزی دیگر به بهانۀ صلح و صدها بهانههای اینچنینی دیگر.اما این بار عکسهای "راي زنان" بر ديوار هاي نفرين شده دست مرد هاي مثل من با رنجهای طولانی و خوشیهای شاید ناپایدارشان، زندگیهایشان و جامعهشان که اکثراً برتافته از فرهنگ و رسوم متفاوت جامعۀ افغانی است و همین مجموعه متمايز ترين كه باصد وده تابلو با هزاران روایت بر دیوارها لرزه بر اندام هر بینندهای خواهد افگند و این سؤال را در ذهن هر فردی تکثیر خواهد کرد که بر افغانستان چه میگذرد؟ و زنان در كجايي اين جغرافيا مورد خشونت ، تجاوز و زندان ديوار هاي آهنين ساخته پراخته مردان نشده اند قرار دارند ؟
در دل آرزو میکنم، ای کاش این عکسهای زیبا، اما تأثرانگیز، از بطن افغانستان دیروز میبود و امروز، تنها زنده شدن خاطرات تلخ گذشته، اما افسوس.
شكي نيست كه عكاسان افغان دست آورد خوبي نداشته اند اما امروز اين عكاسان كه از طرف موسسات بين المللي داخلي و خارجي كمك ميشوند شهكاري هاي را كرده اند كه اين نمايشگاه يكي از دست آورد هاي مهم براي نشان دادن حضور سياسي زنان است.خانه فيلم و عكس كابل كه توسط بصير سيرت بنيان گزاري شده تا هنوز چندين نمايشگاهي معتبري را در افغانستان برگزار كرده است .
آثاري اين نمايشگاه توسط عكاسان چون: بصير سيرت ، ذكيه مرادي ، حبيبه صادقي ، عادله غزل، نجيب فرزاد ، رضا يمك ، برات باتورو رضا ساحل گرفته نمادين اما از چهار ولايت افغانستان (كابل ، مزارشريف ،هرات و جلال آباد) جمع اوري شده اند.
جاي بسا اميد هست كه اين نمايشگاه در ولايات افغانستان انتقال داده شود تا زنان از ديدن اين عكس ها درس قوي تر بر اساس عظم راسخ براي حضور بيشتر شان را در انتخابات پيشروي در سال روان داشته باشند.
عكس هاي بصير سيرت
شنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۸
وبلاگ نویسان افغان
در هفته ویژهای که بی بی سی «اینترنت، قدرت برتر» نامگذاری کرده سری می زنیم به چند وبلاگ نویس فارسی زبان از سراسر دنیا. یعقوب یسنا از نخستین وبلاگ نویسان افغان است که کارش را از کابل شروع کرد. او در شش سال گذشته شاهد بوده که چگونه افغانها از وبلاگ برای بیان نظرات شان استفاده کرده اند. یعقوب یسنا مسئول سه وبلاگ کلوپاترا، یسنا و نوستالژی است و استاد دانشگاه البیرونی افغانستان.
سهشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۸
دوشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۸
احمدي نژاد: ۱۱ سپتامبر دروغ بزرگ است
گرچه اين نخستين بار نبود كه احمدي نژاد وقايع يازده سپتامبر را رد مي كرد اما تا پيشتر از عبارت «دروغ بزرگ» استفاده نكرده بود. ايلنا گزارش داد، او در ديدار وزير، معاونين، مديران و كاركنان وزارت اطلاعات ماجراي ۱۱ سپتامبر و انهدام برج هاي دوقلو در آمريكا را يك سناريو و اقدام اطلاعاتي پيچيده دانست و گفت: «۱۱ سپتامبر يك دروغ بزرگ و به عنوان بهانهاي براي مبارزه با تروريسم ، زمينهساز لشكركشي به افغانستان بوده است.»
رييس دولت دهم در خلال سفر به خوزستان در ديماه سال جاري حملات ياده سپتامبر را مشكوك خوانده و گفته بود: بسياري از «کارشناسان» بر اين باورند که حملات ۱۱ سپتامبر يک توطئه آمريکائي- اسرائيلي براي اشغال افغانستان و عراق بوده است. رييس كابينه دهم در آوريل ۲۰۰۸ نيز همين ادعا را تكرار كرده بود.
احمدي نژاد ماموريت سربازان گمنام امام زمان را ماموريتي الهي و مقدس دانست و گفت: وزارت اطلاعات بايد منسجمترين، هماهنگترين، مقتدرترين و روانترين تشكيلات كشور باشد.
منظور او از سربازان گمنام، همان تشكيلاتي است يكي از وظايف آن ارعاب، تعقيب و تحت فشار قرار دادن روشنفكران و منتقدان نظام است.
رييس دولت در اين ديدار اضافه كرد: دستگيري ريگي سند ذلت دستگاه اطلاعاتي آمريكا – انگليس و رژيم صهيونيستي است. امروزاقدامات تروريستي با بلند كردن پرچم حقوق بشر انجام ميشود.
منبع: خودنویس و سایت یاهو
یکشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۸
شنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۸
جمعه با مردم در شهر
چهارشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۸
تمرين دموكراسي در يك نمايشگاه متفاوت
ر
خانه فيلم و عكس كابل ، موسسه همکاری های تخنیکی آلمان، پروژه ادغام و شامل سازی جندر(GTZ-GM) و صندوق انکشافی ملل متحد برای زنان (UNIFEM)با همکاری گالری ملی افتخار دارند، تا نمایشگاه عکسی را تحت عنوان مشارکت سیاسی زنان انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 برگذار نمایند.
ازعلاقمندان دعوت به عمل می آید تا در این نمایشگاه که از تاریخ 16 حوت الی 22 حوت 1388 ادامه دارد، شرکت ورزیده ما را مفتخر سازيد.
زمان: هر روز از ساعت 9 صبح به وقت كابل تا 4 بعد از ظهر
مکان: گالری ملی ، جاده جوي شير، عقب مسجد شاه دو شمشيره
عكاسان: بصير سيرت ، رضا يمك ، رضا ساحل ، نجيب فرزاد ، ذكيه مرادي ، برات باتور، عادله غزل ، فرزانه و حبيبه صادقي
ازعلاقمندان دعوت به عمل می آید تا در این نمایشگاه که از تاریخ 16 حوت الی 22 حوت 1388 ادامه دارد، شرکت ورزیده ما را مفتخر سازيد.
زمان: هر روز از ساعت 9 صبح به وقت كابل تا 4 بعد از ظهر
مکان: گالری ملی ، جاده جوي شير، عقب مسجد شاه دو شمشيره
عكاسان: بصير سيرت ، رضا يمك ، رضا ساحل ، نجيب فرزاد ، ذكيه مرادي ، برات باتور، عادله غزل ، فرزانه و حبيبه صادقي
گلوى يک زن جوان در ولایت غور با چاقو بريده شد
منبع: پژواک
پوليس ميگويد که گلوى شکر ١٦ ساله ، عصرگذشته در يک خانۀ ويرانه در چغچران( مرکز غور) با چاقو بريده شده، اما وى به اسرع وقت به شفاخانه انتقال گرديد.
زلمى نورزى داکتر بخش جراحى شفاخانۀ مُلکى غور به آژانس خبرى پژواک گفت که اين زن، تحت عمليات جراحى قرار گرفته ، اما هنوز هم در حالت کوما به سر ميبرد.
وى افزود که اگر مجروح دير تر ميرسيد، باعث مرگش ميشد، اما از اينکه خون زياد ضايع کرده، چانس زنده ماندنش بسيار کم است.
عبدالباقى پسر خالۀ شوهر اين زن ميگويد که سه سال از عروسى شکر ميگذشت و آنها اولاد نداشتند.
وى علاوه کرد: (( دقيق خبر ندارم که کى اين کار را کرده، زيرا دختر خاله ام کدام مشکل فاميلى نداشت.))
اما سمونوال محمد شريف سرپرست معاونيت کشف قوماندانى امنيۀ غور ميگويد که آنها ٤ تن به شمول شوهر اين زن بنام نسيم را دستگير کرده اند.
وى با وجودى که از جريان تحقيقات خبرداد، افزود که شوهر مجروح از همه بيشتر مظنون پنداشته ميشود.
اقارب شکرميگويند که اين زن با شوهرش هفت ماه قبل از ولسوالى پسابند ولايت غور به شهر چغچران آمده و مسکن گزيده بود.
جواد رضايى رئيس کميسيون حقوق بشر در غور اين عمل را به شدت تقبيح نموده ، گفت ، عاملين آن هر کسى که باشند، بايد دستگير و مجازات شوند.
وى با ابراز نگرانى افزود که آمار خشونت عليه زنان و دختران در غور رو به افزايش است.
نامبرده آماردقيق در اين مورد ارايه نکرد، اما عبد الظاهر سرپرست رياست امورزنان غور ميگويد که طبق ارقام ثبت شدۀ آنها، در سال جارى، ١٨ مورد خشونت كه اكثريت آنرا ازدواج هاى اجبارى، فرار از منزل و لت و كوب تشکيل ميدهند، به وقوع پيوسته است.
مسوولين رياست زنان ارقام سال گذشته را ٣١ مورد عنوان کرده بودند.
اين در حالى است که دو زن در ماه جدى سال جارى در ولسوالى دولينۀ ولايت غور، هر کدام ٤٥ دُره زده شدند.
به گفتۀ مسوولين محلى،اين دو زن به علت اينکه قبلاً به زور به شوهر داده شده بودند، در لباس مردانه فرار کردند،اما بعداً دستگير و به خانواده هاى شان بر گردانده شدند و دُره زدن در محضر عام بر آنها عملى شد.
مسوولين ميگويند که اينکار به امر قوماندانهاى سابق محلى توسط علماى که تحت امر همين قوماندانها اند، بدون در جريان گذاشتن ارگانهاى عدلى قضايى و به شکل خود سرانه صورت گرفته بود.
مسوولين علاوه ميکنند که قضيه تحت بررسى است وعاملين آن به زودى دستگير خواهند شد.
سهشنبه، اسفند ۱۱، ۱۳۸۸
اعتراض علیه نژادپرستی در ایتالیا
صبح امروز صد ها هزار شهروند خارجی وایتالیایی درشهرهای مختلف ایتالیا درخیابانها ریختند وعلیه تصمیم دولت درمورد فسخ قوانین مهاجرت، اعتراض نمودند. تصمیم منحصر به فرد در اروپا، به دلیل داشتن(xenofobo)یاترس ازبیگانه ها. اگر قانون جدید درایتالیا به اجرا گذاشته شود، پیوستن به جامعه این کشور خیلی دشوار خواهد بود. زیرا این قانون خارجی هارا به قشرهای متفاوت اجتماعی تقسیم میکند.
گفته میشود امروز بسیاری ازکارگران خارجی به رسم اعتراض دریک اقدام بی سابقه ی ازرفتن به کار خود داری نموده اند. آنها همچنین با نشر اعلامیه های گفته اند که تا بیست وچهار ساعت دیگر ازسرویس های شهری استفاده نمیکنند وبرای خرید نیز تنها به مغازه های خارجی ها خواهند رفت. مهاجرین پس ازساعت ها راهپیمایی درمراکز شهرها تجمع نموده وکلاس های مختلف آموزش زبان را دایر نمودند. دراین کلاسهای زبان آنان دریک فضای آزاد به شهروندان خارجی زبان مادری خویش را تدریس میکنند. این کلاسها ازساعت 2 بعد ازظهر آغاز گردیده وقرار است تا ساعت ها ادامه پیدا کند.
گفته میشود امروز بسیاری ازکارگران خارجی به رسم اعتراض دریک اقدام بی سابقه ی ازرفتن به کار خود داری نموده اند. آنها همچنین با نشر اعلامیه های گفته اند که تا بیست وچهار ساعت دیگر ازسرویس های شهری استفاده نمیکنند وبرای خرید نیز تنها به مغازه های خارجی ها خواهند رفت. مهاجرین پس ازساعت ها راهپیمایی درمراکز شهرها تجمع نموده وکلاس های مختلف آموزش زبان را دایر نمودند. دراین کلاسهای زبان آنان دریک فضای آزاد به شهروندان خارجی زبان مادری خویش را تدریس میکنند. این کلاسها ازساعت 2 بعد ازظهر آغاز گردیده وقرار است تا ساعت ها ادامه پیدا کند.
بعضی ازرسانه های آزاد ایتالیا همزمان باپخش خبرهای درمورد تظاهرات ، گزارشهای را درمورد کسانی که اخیرا قربانی نژاد پرستی درایتالیا شده اند نیز منتشر کرده اند. دراین آمار بیشترین قربانی را افریقایی ها تشکیل میدهند.
بعضی ازرسانه های آزاد ایتالیا همزمان باپخش خبرهای درمورد تظاهرات ، گزارشهای را درمورد کسانی که اخیرا قربانی نژاد پرستی درایتالیا شده اند نیز منتشر کرده اند. دراین آمار بیشترین قربانی را افریقایی ها تشکیل میدهند.
دولت ایتالیا اعلام نموده است؛ همه کسانی که ازاوایل سال 2010 به بعد به شکل غیرقانونی وارد ایتالیا میشوند ازطرف دولت مجرم حساب گردیده ومجازات میشوند. این مجازات شامل 6 ماه زندان وجریمه های نقدی است که حتا جوانان زیرسن هجده سال را نیز دربر میگیرد. گفته میشود همزمان با تظاهرات مهاجرین درایتالیا، امروز فرانسه، اسپانیا ویونان نیز شاهد تظاهرات گسترده دردفاع ازمهاجرین بوده است.
سازمانهای غیردولتی، دانشجویان، خبرنگاران، نویسنده گان واکثرشخصیت های بزرگ اجتماعی نیز با نشر مانیفست زیرعنوان " به دوست من دست نزنید" ازاین حرکت مهاجرین درایتالیا پشتیبانی کرده اند.
اشتراک در:
پستها (Atom)