Ads 468x60px

یکشنبه، اردیبهشت ۰۸، ۱۳۸۷

هفت و هشت ثور سیاه ترین تاریخ معاصر ما

نویسنده: حسین زاهدی

سی سال قبل تعدادی از سیاسیون خود فروخته که در عطش به دست آوردن قدرت کامهایشان خشکی گرفته بود با ریختاندن خون همنوعان شان تشنگی ناشی از قدرت طلبی شان را فرو نشاندند و کودتای خونین هفت ثور در صفحه تاریخ این سرزمین نقش بست٬ هرچند این نطفه ی شوم دها سال قبل منعقد شده بود اما این مولود نا حلال در هفت ثور ۱۳۵۷ تولد یافت و در سال ۱۳۵۸ مطابق باسال میلادی ۱۹۷۶ با صدای دلخراش تانکهای ارتش سرخ خواب نیمه آرام ساکنین این کشور را بر آنها حرام کرد و و این آغاز سیاه روزی بود که هنوز پایان نیافته است
.

داکتر نجیب الله ببرک کارمل حفیظ الله امین نورمحمد ترکی

انقلاب ناشکوهمند هفت ثور بر خلاف جریان انقلاب دیگر کشورها که همانا رهایی مردم و کشور از استبداد٬ تحجر و فقر و رسیدن به آزادی ٬ رفاء و عدالت اجتماعی است انجامید "خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج" بستن و گرفتن کشتن و به زندان انداختن و شکنجه کردن تنها ارمغان بود که در اوایل از سوی انقلابیون به مردم هدیه شد.

داشتن عمامه (لنگی) رفتن به مسجد و گوش دادن به رادیو جرمی بود نا بخشنودی زندان پلچرخی کابل شاهد هزاران هزار شکنجه و تیرباران و سر به نیست شدن هموطنان بیگناه ما است٬ حفیظ الله امین خونین ترین چهره این انقلاب به شیوه استالینی برای قبولاندن انقلاب هفت ثور با مردم برخورد کرد و در نتیجه هزاران انسان سر به نیست شدن و هزارن یتیم و بیوه به جامعه تقدیم گردید و این خشونت و کشتار باعث شد که اخوانی ها و دیوبندی ها آنطرف مرزها در انتظار شکنجه شدگان و بازماندگان کشته شده گان برای جذب نیرو٬ نطفه ی شوم هشت ثوررا بستند و پروژه جهاد که از سوی سازمانهای جاسوسی امریکا و با همکاری ای اس ای پاکستان طرح ریزی شده بود به اجرا دارامد.

پس از آشکار شدن اسناد و کتاب های منتشر شده از منابع معتبر به راحتی میتوان گفت که این جنگ بین ابر قدرتهای جهان بود و نه جهاد علیه کفر. شوری سابق رسیدن به آب های گرم را بر سر میپروراند و امریکا برای جلوگیری از قدرت گیری بیشتر و استعمار گری بلوک شرق در پی سد کردن راه شوروی در کمین نشسته بود٬ و افغانستان بهترین گزینه بود که نقش ویتنامی برای شوری را بازی کند و افغانستان برای ارتش سرخ و مردمان بیگانه ستیز اش بهترین گزینه و جهاد عملی ترین پروژه برای مقابله با شوروی بود و با خروج ارتش سرخ از افغانستان عملا پروژه امریکا به موفقیت انجامید و به خواسته خودش نایل گردید.

برهاندین ربانی صبغت الله مجددی امیر مومنان

داکتر نجیب الله پس از خروج ارتش سرخ بارهاخواستار یک حکومت ائتلافی از سوی مجاهدین شد اما رهبران تشنه قدرت هرگز به این خواسته ها جواب مثبت ندادند تا اینکه هشت ثور ۱۳۷۱ به وقوع پیوست و به گفته داکتر نجیب جوی خون در سرکهای کابل جاری شد و اخوانی ها و دیوبندی ها با ایجاد تفرقه مذهبی و قومی صورت (روی ) هفت ثوری هارا شستند و خانه گلی مردم را هم به مخروبه تبدیل کردند و تنهاترین منبع روشنایی آن٬ اریکین (چراغ) تیلی را هم در مخروبه هایشان خاموش ساختند. و این وحشیان تازه از کوه رسیده با رقص مرده و تجاوز و غارت به تفنن و تفریح و سرگرمی دلخواه که آرزو داشتند رسیدند.

و بار دیگر مهاجرت٬ فرار٬ یتیمی بیوه گی و صدها هزار کشته ارمغان دیگری بود که این صفاکان تاریخ (هشت ثوری)به مردم تحمیل کردند٬ هنوز این زخم التیام نیافته بود که گروه متحجر و وحشی ماقبل تاریخ طالبان بر زخم های التیام نیافته این مردم نمک دیگری شد وباز ادامه همان تراژدی باز هم کشتن و به دار آویختن زنده به کور کردن و تجاوز کردنها ادامه یافت و پنچ سال تمام حکومت ناب محمدی به بدترین و وحشی ترین وجه ممکن بر سر این مردم تحمیل شد.

نمیدانم با کدام شعور و با کدام منطق هشت ثور را تجلیل میکنند تجلیل هشت ثورو هفت ثور توهین به آن ۶۵ هزار شهدای بیگناه کابل است تجلیل از هشت ثور توهین به صدها هزار بیوه و اطفال یتیم است که امروز از فقر به سوء تغذیه و بیماری های گوناگون مبتلا هستند تجلیل از هشت و هفت ثور دهن کجی و توهین به میلیونها افغانستانی مهاجر است که در کشور های ایران و پاکستان با تمام تحقیر و توهین شدن ها زندگی را در آن کشور ها ترجیح میدهند٬ تجلیل از هشت و هفت ثور گرامیداشت از رهبران است که دستشان تا ارنج به خون مردم آغشته است٬ تجلیل از هشت و هفت ثور تجلیل از خشونت و درندگی است و تجلیل از هشت و هفت ثور توهین به کرامت انسانیست. بیاید به جای تجلیل از هشت و هفت ثور پیراهن سیاه برتن کنیم و عزادار باشیم چرا که این دو تاریخ ٬تاریخ و حادثه ی کربلای دیگریست در سرزمین بنام افغانستان است.

هیچ نظری موجود نیست: