مدتی تردید در اینکه این وبلاگ را باز به سیاست بیالایم یانه ،باعث شد حرفهایی که درباره حوادث مومبایی یا همان بمبئی می خواهم بزنم، خینه بعد از عید از آب درآید اما از آنجا که الحمدلله مدتهاست در افغانستان عید نداریم،بنده هم بیخی خاطرجمع می نویسم و شما هم خود دانید.
الغرض؛ در گشت و گذاری که در روزنامه های مجازی هندی داشتم، دیدم که از حوادث اخیر بمبئی با عنوان یازده سپتمبر هند یادکرده اند. من که از علاقمندان مردم شبه قاره و فرهنگ دیرپا و پربار آن هستم، مثل هر انسان دیگری با درد رسیدگان و صدمه دیدگان این حادثه اظهار همدردی و غم شریکی می کنم. این حادثه اول ازهمه یک فاجعه انسانی بود چراکه انسانهای غیرنظامی، برای برآورده ساختن اهداف نظامی- سیاسی اسیر و زخمی و کشته شدند. این بی قدری انسانیت و له شدن حیثیت انسان به خودی خود جنایت است و کاری نادرست از هرکس که سر زده باشد. اما از سوی دیگر نامگذاری ان به عنوان یازده سپتمبر هند مرا نگران می سازد. بعید نیست، چنین نامگذاری هایی از سوی جناحهای تندرو هندو باشد. از خود می پرسم آیا مردمانی که درطول حیات چندین هزارساله خود، پذیرای فرهنگ های متفاوتی بوده اند و با حوصله و بردباری سخن ها و صداهای ارزشمند را شنیده اند و پذیرفته اند، بی حوصله خواهندشد و در جواب اقدام نابخردانه جمعی که خود را مسلمان می نامند، اقدامی نابجا خواهندکرد؟ اگر این نامگذاری با هدف ترغیب سیاستمداران هندی به پیروی از الگوی امریکا در برخورد با قضیه یازدهم سپتمبر صورت گرفته باشد، بایدگفت جای تأسف است. اشتباهات پیاپی امریکا در برخورد با تروریسم امروز دیگر نقل محافل دنیاست و همه، از رئیس صاحب کرزی تا اطفال دبستانی بدان واقفند. امید می رود این حادثه تأسف بار، روابط نیک مسلمانان و هندوها در سرزمین باستانی هند را دچار خدشه نسازد.
ازسوی دیگر، یک تحلیلگر سیاسی از احتمال آغاز پروسه انحلال پاکستان و فروپاشی این کشور در آینده ای نه چندان دور و درپی حوادث بمبئی، خبرداده است. بیم آن می رود که اختلاف رویه در چگونگی اداره کشور میان بخش های مختلف حاکمیت در پاکستان و افزایش ترس و بیم مردم منطقه و جهان از اقدامات گروههای غیر مسئول در پاکستان، این کشور را به سوی تجزیه کامل سوق دهد. تجزیه پاکستان در نقشه خاورمیانه بزرگ پیش بینی شده بود اما با مخالفت جدی کشورهای منطقه روبروشد. عمده چالش هایی که پاکستان برای منطقه خلق می کند، حاصل فعالیت گروههای شبیه نظامی است که از بطن سازمان اطلاعات ارتش پاکستان یعین آی اس آی زاده شده اند. گفته می شود لشکر طیبه که در کشمیر هند به طرفداری از پاکستان فعالیت می کند و ساخت این سازمان اطلاعاتی است، حملات مومبای را سازمان داده است. دولت جدید پاکستان تحت فشار امریکا و شرکایش قصد محدودکردن آی اس آی و اصلاح روابط خود با هند را داشت.وزیر خارجه پاکستان در اظهارات چندروز اخیر خود، نگرانی دولت پاکستان از تنش با هند را پنهان نکرده و قول همکاری اطلاعاتی با هند را داده است. اینها شواهدی از نیت احتمالی دولت برای ترمیم چهره پاکستان به عنوان یک نظام دوچهره و بازیگردروغگو در عرصه محو خشونت طلبی و تروریسم طالبانی است. یک گمان درباره ریشه حوادث مومبای این است که آی اس آی دولت پاکستان را در وضعیت بحران با هند وارد کرده است تا از نزدیکی بیشتر روابط هندوپاکستان جلوگیری کند. منافعی که برخی نظامیان پاکستان از این بحران می برند بر کسی پوشیده نیست. اما آیا نظامیان پاکستانی منافع خود را برتر از بقای پاکستان می دانند؟ این سوال را آگاهان امور پاکستانی بارها مطرح کرده اند و همین ها معتقدند که نظامیان پاکستان قدرت انعطاف در موقعیت های خطرناک را دارند. نمونه این گونه چرخش ها تعامل پاکستان با امریکا برای ساقط کردن دولت طالبان بود. باوجود این، باید دانست که بازی پاکستان با قدرتهای جهانی و مردم منطقه ، حد پایانی خواهدداشت و اگر این کشور فکری برای خودکامگی نظامیان خود نکند، روزی در یکی از این بازیها، بازنده خواهندشد و چنین روزی خواست همسایگان پاکستان نیز نیست اگرچه تقریبا همگی همسایگان این کشور اکنون به نحوی از خودسری گروههای پاکستانی رنج می برند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر