از وبلاگ گفتنی ها (افغان نوشت)
نوشته: افغان بلاگر
مانده بودم برای این بار چه بنویسم. از طرفی نمی خواهم مطلب تکراری بنویسم و از طرف دیگر آنقدر گرفتارم که وقت ندارم به امورات جنبی و دید و بازدید دوستان و حضور در جمع بزرگان علم و ادب برسم. نشسته بودم و با خودم به حال و اوضاع این مملکت می اندیشیدم که یاد شعری افتادم که نمی دانم شاعرش کیست. بنابراین بدون اجازه ایشان قسمتهایی از شعرش را درج می کنم که به فراخور روز و حال ما ملت است. اگر عزیزی نام شاعر را می داند در قسمت نظرات بیان کند
این روزها بزرگ شدیم و بزرگتر از بره های گله ما کیست گرگ تر؟!
بس کن! بس است ما! چقدر ما و چند ما؟ چوپان گرگ خوردة قلاده بند ما
هی هی زنان به گلة بی سگ درون دشت چوپان کجاست؟ گله ام از دشت برنگشت
چوپان دروغگوست که گرگان گرسنه اند باور نمی کنیم بزرگان گرسنه اند ...
این روزها بزرگ شدیم و بزرگتر از بره های گله ما کیست گرگ تر؟!
بس کن! بس است ما! چقدر ما و چند ما؟ چوپان گرگ خوردة قلاده بند ما
هی هی زنان به گلة بی سگ درون دشت چوپان کجاست؟ گله ام از دشت برنگشت
چوپان دروغگوست که گرگان گرسنه اند باور نمی کنیم بزرگان گرسنه اند ...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر